تبیین و تحلیل مرگ انگاری ایجابی از پدیده تجربه نزدیک به مرگ؛ یک مطالعه اسنادی-تحلیلی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 78
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NDECONF01_007
تاریخ نمایه سازی: 6 دی 1403
چکیده مقاله:
مقدمه:تجربه نزدیک به مرگ پدیده ای واقع نمایانه است که در "شرایط تهدید کننده حیات"، مانند ایست قلبی رخ می دهد و با درک واضح از" جداشدن از بدن فیزیکی و بودن در یک موقعیت ماورایی و فضایی و زمانی متفاوت" توصیف می گردد.در مطالعه فلسفی فعلی به دنبال جستجو، بحث و استدلال در این باره هستیم که آیا این پدیده از نظر مولفه های آن، شباهتی با مرگ دارد؟ اگر چنین است، آیا می توان براساس آن، به تعریف دیگری از مرگ دست یافت؟ مواد و روشها:در این مطالعه برای جمع آوری اطلاعات و داده های لازم از روش اسنادی استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز روش استنتاج نظری و تحلیل منطقی به کار برده شد. یافته ها:در مقایسه مولفه ها قابل بررسی از منظر ناظر بیرونی(مولفه های ظاهری) این پدیده با مولفه های بیرونی مرگ (از منظر پزشکی)، شباهت هایی بین این دو پدیده مشاهده می شود.با وجود آنکه از منظر ناظربیرونی، هوشیاری طی این پدیده افت می کند یا ازبین می رود اما از منظر تجربه کننده، هوشیاری همچنان باقی مانده است. گزارش هایی نیز از افراد تجربه کننده وجود دارد که نشان می دهد، ادعاهای مطرح شده با واقعیت بیرونی تطبیق داشته است.بحث و نتیجه گیری: شباهت این پدیده با مولفه های ابتدایی مرگ، نشان می دهد که می توان این پدیده را یک مرگ ناکامل نامید. باقیماندن ادراک، با وجود عدم وابستگی به جسم در طی این تجربه نشان می دهد که مرگ ادامه حیاتی ممتد است. همچنین فرایند مرگ پروسه ای است که تشدید مولفه های متعالی حیات را در درون خود دارد. بنابراین می توان تعریف دیگری از مرگ ارائه نمود که طی آن با وجود توقف علایم حیاتی در بدن، تغییرات درونی، شامل بقا یا تشدید شناخت، حواس واحساس ،همچنین بقای اراده با وجود از بین رفتن خودمدیریتی پیشین بر روی جسم روی می دهد.
نویسندگان
علی اکبر شاکری
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات اخلاق پزشکی، مرکز تحقیقات اخلاق پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، جهرم ایران