تحلیل چگونگی نمایش فرادستی جنسیتی در دو داستان از جلال آل احمد براساس الگویکنشی گرمس

این پژوهش به بررسی فرادستی جنسیتی در دو داستان از جلال آلاحمد با بهره گیری از الگوی کنشی نشانه معناشناختی مطرح شدهاز سوی آلژیرداس ژولین گرمس میپردازد. ادبیات به دلیل پویایی یکی از مهم ترین رشته هایی است که نشانه معناشناسی می تواند بهمطالعه آن بپردازد. رابطه میان ادبیات و نشانهمعناشناسی رابطه ای دوسویه است. از سویی نشانهمعناشناسی روشی علمی برای تحلیلمتون ادبی فراهم می سازد و از دیگرسو ادبیات نیز منبعی برای تولید نظریه های نشانه معناشناختی به شمار می رود. پژوهش حاضر بارویکرد توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از الگوی کنشی گرمس در نشانه معناشناسی به بررسی نمایش چگونگی فرادستی جنسیتیدر داستان های بچه مردم و لاک صورتی نوشته جلال آلاحمد میپردازد. این پژوهش به دنبال آن است تا ضمن شناسایی چگونگینقشآفرینی زنان و مردان در الگوی کنشی، به عنوان مسئله اصلی پژوهش به مطالعه این امر بپردازد که مردان در این دو داستان باجایگیری در موقعیت کدام عامل گفتمانی در نظام کنشی نسبت به تثبیت فرادستی خود اقدام می کنند. همچنین پژوهش حاضربه دنبال شناسایی ارزش های نشانه معناشناختی منتسب به زن و مرد در این داستانها است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است کهزن در هر دو داستان و در صورت حاکمیت نظام کنشی تجویزی به عنوان کنشگر در جهت تحقق اهداف مرد که در جایگاه کنش گزارقرار گرفته است عمل می کند.

کلیدواژه ها:

نشانه معناشناسی ، جنسیت ، الگوی کنشگران ، ابژه ارزشی ، داستان های جلال آلاحمد.