تلاش برای غلبه بر احساس روانی "مرگ هراسی"، و بازتاب آن در ساختار متنی ودرون مایه اشعار فارسی و انگلیسی: مطالعه موردی شعری از مولانا جلال الدبن محمدبلخی و شعری از جان دان با رویکرد نقد "صورت گرایانه نوین"
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 109
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
LLCSCONF20_059
تاریخ نمایه سازی: 27 آذر 1403
چکیده مقاله:
مسئله "مرگ" و پیچیدگی و ناشناختگی آن به عنوان یکی از موضوعات اصلی در بیشتر ادیان و فرقه های مذهبی در سراسرجهان شناخته می شود و در طول زمان از منظرهای گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است. حوزه ادبیات و شعر یکی ازشاخص ترین این حوزه هاست و شاعران و نویسندگان از فرهنگ ها ، زبان ها و ادیان مختلف بارها و بارها از زوایای مختلف بهاین موضوع پرداخته اند. لذا دور از ذهن نیست که چرا و چگونه دیدگاه های مذهبی یا عناصر تاریخی-اجتماعی و فلسفی-اعتقادی غالب در دوره زندگانی یک شاعر یا نویسنده بر ماهیت اثر ادبی خلق شده توسط او با موضوع یا محوریت مضمون"مرگ" تاثیر گذاشته باشد. مقاله فعلی با تمرکز بر موضوع "مرگ" به مقایسه دو شاعر که از دو مذهب و همچنین دو سنتادبی متفاوت هستند می پردازد: این شاعران عبارتند از مولانا جلال الدین محمد بلخی شاعر پارسی گوی قرن هفتم هجری وجان دان شاعر انگلیسی قرن شانزدهم و هفدهم میلادی. در این مقاله دو شعر از این دو شاعر که مستقیم مرتبط با مضمون"مرگ" هستند، از منظر نقد ادبی "صورت گرایانه نوین"، مورد بررسی قرار می گیرند، و نتایج کار نشان می دهد که هر دوشاعر در تلاش هستند با اتکا به آرایه ها و مضامین تاریخی، ادبی و مباحث فلسفی، اعتقادی و مذهبی بر اضطراب ناشی از"مرگ" در اشعار خود مقابله کنند
نویسندگان
بامشاد حکمت شعارطبری
استادیار زبان و ادبیات انگلیسی ، گروه زبان وادبیات انگلیسی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران.
بیژن حکمت شعار طبری
استادیار گروه زبان انگلیسی، دانشکده علوم انسانی، موسسه آموزش عالی آیندگان، تنکابن،ایران