نقش نسبیت گرایی شناختی در بهبود رویکردهای حسابداری مدیریت

این مقاله، مدلی را معرفی می کند که به بررسی فرآیندهای شناختی تصمیم گیرندگانی می پردازد که برای ارزیابی و تصمیم گیری در خصوص یک پدیده حسابداری، از قضاوت و ادراک خود استفاده می کنند. هدف این مدل، تحلیل چگونگی تفکر و پردازش اطلاعات توسط تصمیم گیرندگان و همچنین بررسی چگونگی تاثیر این فرآیندها بر نتایج تصمیم گیری است. مدل مذکور، به ما کمک می کند تا درک کنیم که تصمیم گیرندگان چگونه اطلاعات را پردازش می کنند، چه عوامل ذهنی و شناختی در این فرآیند نقش دارند، و چگونه می توانند از دانش و تجربیات قبلی برای تفسیر اطلاعات جدید استفاده کنند.پیش از تشریح این مدل، ضروری است که به مفهوم "طرح واره" در روان شناسی شناختی بپردازیم؛ چراکه این مفهوم، نقشی کلیدی در شکل دهی به ادراک و قضاوت تصمیم گیرندگان دارد. در روان شناسی شناختی، "طرح واره" (Schema) به چارچوب های ذهنی یا ساختارهای دانشی گفته می شود که فرد از طریق آن ها، اطلاعات محیطی را پردازش و سازماندهی می کند. طرح واره ها شامل دانش و تجربیات گذشته هستند و به ما کمک می کنند تا اطلاعات جدید را با سرعت و کارآمدی بیشتری تفسیر کنیم.در حوزه حسابداری نیز طرح واره ها به تصمیم گیرندگان این امکان را می دهند که اطلاعات مالی و حسابداری را با استفاده از تجربیات و دانش های قبلی خود، سریع تر و دقیق تر تحلیل کنند. این طرح واره ها در قضاوت های حسابداری به ویژه زمانی که تصمیم گیرندگان با اطلاعات پیچیده و مبهم روبه رو هستند، نقش موثری دارند. برای مثال، یک مدیر مالی ممکن است با استفاده از طرح واره های خود درباره نحوه ارزیابی سودآوری یا ریسک مالی، در مواجهه با گزارش های مالی تصمیم گیری کند.بنابراین، پیش از ورود به جزئیات مدل، لازم است توضیح دهیم که طرح واره ها چگونه در ذهن تصمیم گیرندگان نقش بسته و در فرایند تصمیم گیری حسابداری به کار می روند. این توضیحات، پایه گذار شناخت عمیق تری از مدل ارائه شده در این فصل خواهد بود و به ما کمک می کند تا درک بهتری از نقش عوامل شناختی در تصمیم گیری های حسابداری داشته باشیم.