بررسی تاثیر متغیرهای سازمانی و فردی بر فرسودگی شغلی در معلمان نظام آموزش و پرورش

فرسودگی شغلی یکی از معضلات مهم در حرفه های آموزشی به شمار می رود که بر سلامت روانی و جسمی معلمان و کیفیت آموزش تاثیرات قابل توجهی دارد. معلمان به عنوان قلب تپنده نظام آموزش و پرورش، با چالش های فراوانی در مواجهه با مطالبات سنگین شغلی، مسئولیت های آموزشی و همچنین مشکلات فردی روبرو هستند که می تواند منجر به احساس خستگی و فرسودگی شغلی شود. این پدیده نه تنها بر کیفیت تدریس و روابط معلم با دانش آموزان تاثیر می گذارد، بلکه می تواند موجب کاهش انگیزه و کارایی معلمان شود. در این مقاله، به بررسی تاثیر متغیرهای سازمانی و فردی بر فرسودگی شغلی معلمان پرداخته می شود. فرسودگی شغلی در میان معلمان یکی از چالش های جدی است که نظام های آموزشی با آن مواجه اند. عوامل مختلفی از جمله فشارهای کاری، شرایط سازمانی، حمایت اجتماعی، و ویژگی های فردی معلمان می تواند بر میزان فرسودگی شغلی تاثیرگذار باشد. معلمان در مواجهه با مشکلات روزمره آموزشی، نظیر مدیریت کلاس، ارتباط با دانش آموزان و والدین، و همچنین فشارهای بیرونی نظیر قوانین آموزشی و شرایط اقتصادی، ممکن است دچار فرسودگی شغلی شوند. این تحقیق به دنبال شناسایی و تحلیل عواملی است که موجب بروز این وضعیت در میان معلمان می گردد و به ویژه نقش متغیرهای سازمانی و فردی را در این فرآیند مورد بررسی قرار می دهد. فرسودگی شغلی معلمان نه تنها بر سلامت روانی آنها اثر منفی می گذارد، بلکه می تواند بر عملکرد و کیفیت آموزش نیز تاثیرگذار باشد. معلمان فرسوده قادر نخواهند بود به طور موثر به تدریس بپردازند و این موضوع ممکن است به کاهش کیفیت آموزش و یادگیری در مدارس منجر شود. از این رو، شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر فرسودگی شغلی معلمان از اهمیت بالایی برخوردار است. این تحقیق می تواند به منظور ایجاد سیاست های حمایتی و آموزشی موثرتر برای کاهش فرسودگی شغلی معلمان و ارتقای کیفیت آموزشی مفید باشد.

کلیدواژه ها:

فرسودگی شغلی ، معلمان نظام آموزش و پرورش متغیرهای سازمانی متغیرهای فردی حمایت اجتماعی فشارهای کاری ، سلامت روانی.