مدلسازی رابطه بین تفکر استراتژیک و خودکارآمدی سازمانی با نقش میانجی مدیریت استعداد در معلمان ابتدایی شهرستان ممسنی

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 90

فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JRMA-6-9_018

تاریخ نمایه سازی: 24 آذر 1403

چکیده مقاله:

خودکارآمدی به عنوان یکی از مهمترین و اصلی ترین عوامل در بین رفتارهای انسانی محسوب می شود. خودکارآمدی بالای معلمان در تدریس، باعث می شود سطح پیشرفت تحصیلی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان ارتقا یابد و همین افزایش انگیزه در بین دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی بالای آنها همبستگی و اتحاد یک کلاس را برای پیشبرد بهتر اهداف تدریس معلم بالا می برد که خود می تواند مبنایی برای ارتقای کیفی جو کلاس باشد. هدف از این مطالعه، مدلسازی رابطه بین تفکر استراتژیک و خودکارآمدی سازمانی با نقش میانجی مدیریت استعداد در معلمان ابتدایی شهرستان ممسنی بوده است. این تحقیق بر حسب هدف، کاربردی؛ از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. جامعه آماری در مطالعه حاضر، کلیه معلمان ابتدایی شهرستان ممسنی (۵۵۰ نفر) و بر اساس جدول مورگان، حجم نمونه آماری ۲۴۵ نفر در نظر گرفته شد و روش نمونه گیری طبقه ای بود. برای گردآوری اطلاعات تحقیق از سه پرسشنامه تفکر استراتژیک (سرمد، ۱۳۹۰)، مدیریت استعداد (کاینگهام، ۲۰۰۷) و خودکارآمدی سازمانی (انصاری، ۱۳۸۹) استفاده شد. روایی محتوایی هر سه پرسشنامه توسط صاحبنظران تایید گردید و پایایی آن پس از اجرای آزمایشی بین ۳۰ نفر از معلمان به وسیله محاسبه آلفای کرونباخ برای سه پرسشنامه به ترتیب ۸۷۵/۰، ۸۶۲/۰ و ۸۰۶/۰ تعیین گردید. از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و همچنین نرم افزارهای SPSS و AMOOS برای بررسی فرضیات پژوهش استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داده است که بین تفکر استراتژیک، مدیریت استعداد و خودکارآمدی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین؛ نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد که مدیریت استعداد قادر است در ارتباط بین تفکر استراتژیک و خودکارآمدی سازمانی، نقش واسطه ای ایفا کند.

نویسندگان

سارا میرزایی

دکتری کامپیوتر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ممسنی، ایران