بررسی نقش تعدیل گر دانش زیست محیطی در تاثیر آمیخته بازاریابی سبز بر قصد خرید مصرف کنندگان (برند چوب پلاست ناتوود)

افزایش آگاهی های زیست محیطی مشتریان به سرعت در میان افراد در جوامع مختلف، رو به گسترش است. نگرانی های زیست محیطی مصرف کنندگان باعث تغییر رفتار خرید و بازاندیشی در مورد محصولات خریداری شده مصرف کنندگان می شود. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل گر دانش زیست محیطی در تاثیر آمیخته بازاریابی سبز بر قصد خرید مصرف کنندگان برند چوب پلاست ناتوود در سال ۱۴۰۳ انجام شد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه مصرف کنندگان برند چوب پلاست ناتوود می باشد که از این تعداد با توجه به نامحدود بودن حجم جامع آماری تعداد ۳۸۴ نفر با روش نمونه گیری به شیوه غیرتصادفی در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه می باشد که بر اساس مدل و پرسشنامه عمر محمود و همکاران(۲۰۱۷) دارای ۲۴سوال اندازه گیری شد. به منظور تعیین روایی پرسشنامه ها، پرسشنامه ها جهت اظهار نظر در اختیار اساتید محترم راهنما و افراد خبره و مطلع در امر مسائل تحقیق قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای ۰.۷ به دست آمد که می توان گفت ابزار از پایایی مناسب برخوردار است .در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. ابتدا جهت تحلیل ویژگی های جمعیت شناختی نمونه مورد نظر از پارامتر های آمار توصیفی شامل جداول و نمودارهای فراوانی در قسمت آزمون فرضیات تحقیق، با استفاده از نرم افزار پی ال اس ، از روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که آمیخته بازاریابی سبز و ابعاد آن(محصول سبز، قیمت سبز، توزیع سبز و ترفیع سبز) بر قصد خرید مصرف کنندگان تاثیر دارد. همچنین دانش زیست محیطی مصرف کنندگان تاثیر آمیخته بازاریابی سبز بر قصد خرید مصرف کنندگان را تعدیل کرد. در نهایت بر اساس یافته های تحقیق پیشنهاداتی ارائه گردید.

کلیدواژه ها:

آمیخته بازاریابی سبز ، قصد خرید مصرف کنندگان ، دانش زیست محیطی