بررسی رابطه هوش هیجانی و باورهای غیر منطقی با سلامت روان در معلمان

این مطالعه به بررسی رابطه هوش هیجانی و باورهای غیر منطقی با سلامت روان در معلمان می پردازد. با توجه به اهمیت نقش معلمان در فرآیند یادگیری و تربیت دانش آموزان، سلامت روان آن ها به عنوان یک عامل کلیدی در کیفیت آموزش و یادگیری شناخته می شود. هوش هیجانی به عنوان توانایی شناسایی، درک و مدیریت هیجانات خود و دیگران، می تواند تاثیر قابل توجهی بر سلامت روان معلمان داشته باشد. از سوی دیگر، باورهای غیر منطقی که به عنوان تفکرات نادرست و غیر منطقی شناخته می شوند، می توانند منجر به اضطراب، افسردگی و کاهش کیفیت زندگی معلمان شوند. در این مطالعه، به بررسی همبستگی بین هوش هیجانی و باورهای غیر منطقی پرداخته می شود و تاثیر این دو عامل بر سلامت روان معلمان مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که معلمان با هوش هیجانی بالا، توانایی بیشتری در مدیریت استرس و هیجانات خود دارند و در نتیجه، سلامت روان بهتری را تجربه می کنند. همچنین، باورهای غیر منطقی می توانند به عنوان موانع جدی در مسیر سلامت روان معلمان عمل کنند و نیاز به تغییر و اصلاح این باورها احساس می شود. این تحقیق بر اهمیت آموزش هوش هیجانی و ارائه برنامه های مشاوره ای برای معلمان تاکید می کند. با تقویت هوش هیجانی و اصلاح باورهای غیر منطقی، می توان به بهبود سلامت روان معلمان و در نتیجه، ارتقاء کیفیت آموزش و یادگیری در مدارس کمک کرد. در نهایت، این مطالعه پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده در زمینه هوش هیجانی و سلامت روان معلمان ارائه می دهد و بر لزوم توجه به این موضوعات در برنامه های آموزشی و مشاوره ای تاکید می کند.

کلیدواژه ها:

اموزش و پرورش ، سلامت روان ، هوش هیجانی ، باور های غیرمنتقی