تاثیر هوش هیجانی صفت و تنظیم هیجانی بر عملکرد شغلی: تحلیلی جامع

این مطالعه با هدف بررسی تاثیر ویژگی هوش هیجانی (EI) و تنظیم هیجانی (ER) بر عملکرد شغلی، برجسته کردن نقش بالقوه آنها به عنوان پیش بینی کننده موفقیت در محل کار است. هوش هیجانی، توانایی شناسایی، درک و مدیریت احساسات در خود و دیگران، به طور گسترده به عنوان یک عامل کلیدی در رفتار سازمانی و نتایج عملکرد شناخته شده است. تنظیم عاطفی، که شامل کنترل و تنظیم پاسخ های عاطفی است، بر نحوه مدیریت استرس، روابط بین فردی و چالش های مربوط به کار توسط کارکنان بیشتر تاثیر می گذارد. از طریق تجزیه و تحلیل جامع ادبیات موجود و داده های تجربی، این مطالعه به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه ویژگی EI و ER به عملکرد کلی شغل، از جمله انجام وظیفه، کار گروهی و اثربخشی رهبری کمک می کند. یافته ها نشان می دهد که افراد با سطوح بالای EI صفت و استراتژی های تنظیم هیجانی موثر به طور مداوم عملکرد شغلی بالاتر، سازگاری بهتر و روابط بین فردی بهبود یافته را در محل کار نشان می دهند. علاوه بر این، این مطالعه نشان می دهد که چگونه هم افزایی بین هوش هیجانی و مقررات می تواند فرسودگی شغلی را کاهش دهد و رضایت شغلی را افزایش دهد. پیامدهای این تحقیق به ویژه برای مدیریت منابع انسانی و برنامه های آموزشی سازمانی قابل توجه است و بر نیاز به توسعه مهارت های عاطفی به عنوان مسیری برای بهینه سازی عملکرد کارکنان و موفقیت سازمانی تاکید می کند.

کلیدواژه ها:

هوش هیجانی صفت ، تنظیم هیجانی ، عملکرد شغلی ، رفتار در محل کار ، مهارت های هیجانی ، سازگاری