اختلال هویت جنسی و نقش والدین در بروز آن

سال انتشار: 1384
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 3,182

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCFSP02_106

تاریخ نمایه سازی: 25 شهریور 1392

چکیده مقاله:

هویت جنسی، حالتی روانشناختی است که از سنین 2-3 سالگی یقین و آگاهی و احساس درونی فرد نسبت به زن یا مرد بودن را منعکس می نماید. والدین با انتظارات قالبی به کودکان می نگرند و این خود سبب می شود کهآنان رفتار متفاوتی با دختر و پسر داشته باشند بنابراین والدین در پدیدآیی هویت جنسی نقشاساسی را به عهده دارند به عقیده بم،اختلال هویت جنسیGID) اختلالی نادر است که در پسران بیش از دختران دیده می شود. ملاک تشخیص، شامل اصرار در پوشیدن لباس جنس مخالف، ناراحتی مستمر از جنسیت بیولوژی و نقش جنسی، درماندگی بالینی و اختلال در عملکرد می باشد. این افراد اغلب به عنوان دگر جنسخواه شناخته می شوند ( کالیکوگان، 2005 ؛ وینستون ، 2003 ). علت دقیق اختلال ناشناخته است اما نظریه ها به دلایل ژنتیک، عدم تعادل هورمون ها در دوران نوزادی و کودکی و عوامل روانی اجتماعی همچون تربیتکودک، نگرشهای والدین و ترجیح های جنسی آنان نسبت به فرزندان، افسردگی مادر، مشکلاتی در تعاملات خانوادگی، اشکال در برقراری ارتباطات بهنجار و یا ترکیبی از این عوامل اشاره دارد.افراد مبتلا بهGID به شدت اظهار می دارند که از نوع جنس مخالف می باشند، از جنسیتشان بیزارند و تمایل به زندگی به سبکجنس مخالفدارند. آنان دچار انزوای اجتماعی، افسردگی، اضطراب و در نهایت اقدام به خودکشی می شوند.تشخیصاین اختلال به عهده روانپزشکیا روانشناسو مصاحبه با بیمار یا اعضای .( خانواده می باشد. (یانگ، 2002 هدف از ارائه این مقاله معرفی شیوه های درمان روانشناختی در کنار درمان پزشکی، به منظور اصلاح خط سیر اختلال GID)می باشد. در مورد کودکانGID پذیرش بدور از قضاوت و شناخت کافی از مشکلاتهویت جنسی آنهاحائز اهمیت می باشد. درمان کودکان بر مشکلات ثانوی مانند افسردگی، اضطراب، ایجاد عزت نفس، القای هویت مثبت متناسب با جنسیت بیولوژی کودکو مشاوره فردی و خانوادگی تمرکز دارد. همچنین والدینشان به درمان فردی، گروه درمانی و خانواده درمانی ارجاع داده می شوند.برای بزرگسالان نیز درمان فردی، زوج درمانی و درگیر کردن فرد در گروه حمایتی توصیه می شود. برخی بزرگسالان نیز تقاضای درمان هورمونی و جراحی دارند. بدین منظور بیمار حداقل یکسال پیوسته در نقش جنش مخالف زندگی می کند، سپسدرمان هورمونی شروع می شود و درنهایت شیوه .( های جراحی اعمال می گردد( زوکر ، 1997 ؛ گان ، 2

نویسندگان

پانته آ جهانگیر

کارشناسارشد مشاوره (علوم و تحقیقات)