مقایسه اثربخشی یادگیری مغز محور و راهبردهای خودتنظیمی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: انگلیسی
مشاهده: 100
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JSIED-4-2_008
تاریخ نمایه سازی: 10 آذر 1403
چکیده مقاله:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دو رویکرد آموزشی یادگیری مغز محور و راهبردهای خودتنظیمی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص انجام شده است. پژوهش حاضر به روش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود که به طور تصادفی در سه گروه (یادگیری مغز محور، راهبردهای خودتنظیمی و گروه کنترل) قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ها، آزمون های استاندارد پیشرفت تحصیلی بود. یافته ها نشان داد هر دو مداخله آموزشی به طور معناداری موجب بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری شدند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که هر دو رویکرد یادگیری می توانند به عنوان ابزارهای موثر در ارتقای توانمندی های تحصیلی و شناختی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص به کار گرفته شوند. ترکیب این دو رویکرد می تواند چارچوبی جامع برای بهبود یادگیری و رشد شناختی این دانش آموزان فراهم آورد و به افزایش کیفیت آموزش در سیستم های آموزشی معاصر کمک کند. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دو رویکرد آموزشی یادگیری مغز محور و راهبردهای خودتنظیمی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص انجام شده است. پژوهش حاضر به روش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود که به طور تصادفی در سه گروه (یادگیری مغز محور، راهبردهای خودتنظیمی و گروه کنترل) قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ها، آزمون های استاندارد پیشرفت تحصیلی بود. یافته ها نشان داد هر دو مداخله آموزشی به طور معناداری موجب بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری شدند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که هر دو رویکرد یادگیری می توانند به عنوان ابزارهای موثر در ارتقای توانمندی های تحصیلی و شناختی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص به کار گرفته شوند. ترکیب این دو رویکرد می تواند چارچوبی جامع برای بهبود یادگیری و رشد شناختی این دانش آموزان فراهم آورد و به افزایش کیفیت آموزش در سیستم های آموزشی معاصر کمک کند.
کلیدواژه ها: