واکاوی بسترها و پیامدهای تغییر تعداد فرزند ایدهآل در خانوادهها از دیدگاه زنان متاهل شاغل در حوزه آموزشوپرورش شهر یزد

بر اساس شواهد میدانی ، تغییر تعداد فرزند ایدهآل و شکاف در فرزندآوری به موضوعی فراگیر در جامعه تبدیل شده است ؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه ای کیفی از بسترها و پیامدهای تغییر تعداد فرزند ایدهآل در خانوادهها از دیدگاه زنان متاهل شاغل در حوزه آموزشوپرورش شهر یزد است . این پژوهش در پارادایم کیفی و به روش نظریه مبنایی انجام شده و دادهها از طریق مصاحبه های عمیق با ۱۲ نفر از دیدگاه زنان متاهل شاغل در حوزه آموزشوپرورش شهر یزد گردآوری شده است . دادهها طی سه مرحله متوالی باز، محوری و گزینشی ، کدگذاری و به منظور شناسایی مقولات، روابط میان آنها و ساختار مفهومی نهایی پالایش شده اند. یافته های پژوهش شامل ۱۴ مقوله از جمله گسترش ایدههای فردگرایانه و نوگرایانه ، ازبین رفتن ترجیح جنسی در خانوادهها، دخالت اطرافیان، درآمد و هزینه های زندگی ، تلاش در جهت کسب منزلت اجتماعی ، کاهش فرزندآوری دروازهای به سوی سالمندی و غیره و یک مقوله هسته ای تحت عنوان »پذیرش اجتماعی کاهش تعداد فرزندان« است . تبیین نتایج نشان می دهد که تغییر تعداد فرزند ایده آل به ویژه در میان زوجین جوان به صورت قارچگونه در حال افزایش است ، به طوریکه پیش از هر نهاد یا گروه مرجعی ، خانوادههای طرفین نیز با دخالت های خود زمینه ساز این امر می شوند. این امر لزوم توجه بیش ازپیش به تغییرات فرهنگی و ارزشی در خانوادهها و اتخاذ سیاست های تشویقی مناسب را از سوی مسئولان گوشزد می کند.

کلیدواژه ها:

تغییر تعداد فرزند ایدهآل ، فرزندآوری ، زنان شاغل ، رویکرد پژوهش کیفی ، روش پژوهش نظریه مبنایی .