رابطه هوش هیجانی با میل به مصرف مواد

پژوهش حاضر مقایسه هوش هیجانی و میل به مصرف مواد در دختران نوجوان شهر کرج بوده، که با توجه به یافته ها، نتایج حاصل از اجرای آزمون مانووا نشان دهنده تفاوت معناداری در ترکیب خطی متغیرهای وابسته در دو گروه مورد بررسی بود. بنابراین، در ادامه از آزمونهای تک متغیری و تحلیل واریانس برای بررسی تفاوت دو گروه در هر یک از متغیرهای وابسته استفاده شد که در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد و حجم نمونه بر اساس جدول کرچسی و مورگان ۳۵۱ نفر برآورد شد. دستاورد حاصل نشان از میل به مصرف مواد دختران نوجوان با هوش هیجانی بالا در سطح پایین تری از دختران نوجوان با هوش هیجانی پایین تر می باشد و میل به مصرف مواد در آنها کمتر بوده. در واقع افراد در هوش هیجانی، رضایت از زندگی را تجربه می کنند چالش های زندگی را می پذیرند و به کار و فعالیت علاقه دارند، به دیگران اعتماد دارند و از تعاملات اجتماعی نیز برخوردارند و با توجه به اینکه میل به مصرف مواد فعالیتی فردی است به نظر می رسد افراد نیازمند به مداخلاتی جهت جبران میل به مصرف مواد خود باشند و همچنین با توجه به اینکه میل به مصرف مواد حساسیت به تجربه رنج را شامل می شود و با تمایل قوی برای تسکین آن همراه است این نکته بدین معناست که برای تجربه مصرف مواد نخست باید وجود درد را تصحیح زیرا هوش هیجانی صرفا شفقت است که متوجه درون فرد میشود، فرد زمانی که با تجربه رنج مواجه میشود با خودش به عنوان ابژه مراقبت و نگرانی رفتار می کند.

کلیدواژه ها:

اعتیاد ، هوش هیجانی ، میل به مصرف مواد ، دختران