مطالعه ای بر تاثیر رفتار درمانی عقلانی - عاطفی (REBT) بر نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک (CD)

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 154

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

GPHCONF01_005

تاریخ نمایه سازی: 4 آذر 1403

چکیده مقاله:

رفتاردرمانی عقلانی عاطفی (REBT) نوعی رفتار درمانی شناختی (CBT) است که توسط روانشناس آلبرت الیس (Albert Ellis) ایجاد شده است. REBT رویکردی عمل محور است که هدف آن کمک به افراد برای مقابله با عقاید غیرمنطقی و یادگیری نحوه مدیریت احساسات، افکار و رفتارهای خود به روشی سالم تر و واقع بینانه است. وقتی مردم اعتقادات غیر منطقی نسبت به خود یا جهان دارند، این افکار می تواند مشکلاتی ایجاد کند. هدف رفتاردرمانی عقلانی هیجانی کمک به افراد برای شناخت و تغییر آن باورها و الگوهای تفکر منفی برای غلبه بر مشکلات روانی و ناراحتی ذهنی است. طبق رفتاردرمانی عقلانی هیجانی ، شناخت، احساسات و رفتار ما به هم پیوسته است . برای درک تاثیر وقایع و موقعیت هایی که افراد در طول زندگی با آن روبرو می شوند، ضروری است که به باورهایی که مردم نسبت به این تجربیات دارند و احساساتی که در نتیجه این باورها به وجود می آیند، توجه کنیم. اختلال سلوک (Conduct disorder) یا به اختصار CD مجموعه ای پایدار از رفتارهایی در کودک یا نوجوان است که به مرور زمان شکل می گیرد و تحول می یابد و معمولا مشخصه اختلال سلوک یکی از اختلالات روانی است که در کودکی یا نوجوانی تشخیص داده می شود. این اختلال وجود یک الگوی تکراری و مداوم، از رفتاری است که در آن حقوق اساسی دیگران یا مقررات زیر پا گذاشته می شود. مشکلات اختلال سلوک به وسیله رفتارهای ضداجتماعی توصیف شده اند؛ مانند دزدی، دروغ گویی، جنگیدن و انفجارهای خشم، که این رفتارها می تواند مشکلات قابل توجهی برای کودکان و خانواده های آنان ایجاد کند و هزینه قابل توجهی را نیز به جامعه تحمیل کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رفتار درمانی عقلانی- عاطفی بر دانش آموزان نوجوان مبتلا به اختلال سلوک می باشد.

کلیدواژه ها:

، REBT ، اختلال سلوک ، رفتار درمانی عقلانی- عاطفی ، نوجوانان

نویسندگان

محسن گلی

کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بهشهر، استان مازندران، ایران

علی اکبر سالاری

کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه، ایران

لیلا شایگان حیدر

دانشجوی ارشد بالینی کودک ونوجوان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گرمسار، استان سمنان ، ایران

زهرا معصومیان

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بهشهر، مازندران، ایران