//بررسی رویکردهای نوین در آموزش ابتدایی وتاثیران برآمادگی تحصیلی دانش اموزان
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 30
فایل این مقاله در 7 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EDPNU01_1076
تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1403
چکیده مقاله:
آموزش ابتدایی به عنوان یکی از مهم ترین مراحل تربیتی و تحصیلی، نقشی اساسی در شکل دهی به بنیان های یادگیری و رشد دانش آموزان دارد. با توجه به تغییرات سریع در نیازهای جامعه و پیشرفت های علمی و فناورانه، بازنگری در روش های سنتی آموزش و به کارگیری رویکردهای نوین آموزشی امری ضروری به نظر می رسد. این مقاله به بررسی رویکردهای نوین در آموزش ابتدایی و تاثیر آن ها بر آمادگی تحصیلی دانش آموزان پرداخته است. رویکردهای نوین آموزشی شامل روش هایی هستند که بر مشارکت فعال دانش آموزان، استفاده از فناوری های پیشرفته، توجه به یادگیری فردی و گروهی، و تقویت مهارت های شناختی و اجتماعی تاکید دارند. در این مقاله، ابتدا مهم ترین این رویکردها شامل یادگیری مبتنی بر بازی، یادگیری مشارکتی، آموزش مبتنی بر پروژه، و یادگیری با کمک فناوری بررسی شده است. سپس، تاثیرات این رویکردها بر جنبه های مختلف آمادگی تحصیلی دانش آموزان از جمله مهارت های شناختی، عاطفی و اجتماعی تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رویکردهای نوین آموزشی می توانند به طور قابل توجهی انگیزه یادگیری دانش آموزان را افزایش دهند و محیطی جذاب و تعاملی برای یادگیری فراهم کنند. برای مثال، یادگیری مبتنی بر بازی نه تنها مفاهیم آموزشی را برای دانش آموزان قابل فهم تر می سازد، بلکه خلاقیت و تفکر انتقادی آنان را نیز تقویت می کند. همچنین، استفاده از فناوری هایی مانند واقعیت مجازی و پلتفرم های تعاملی می تواند به یادگیری عمیق تر و ماندگارتر منجر شود. از سوی دیگر، آموزش مبتنی بر پروژه به دانش آموزان فرصت می دهد تا در فرایند یادگیری نقش فعال تری ایفا کنند و با حل مسائل واقعی، مهارت های عملی و اجتماعی خود را توسعه دهند. این رویکردها همچنین حس همکاری و کار تیمی را در دانش آموزان تقویت کرده و آنان را برای زندگی اجتماعی و تحصیلی آینده آماده تر می کنند. با این حال، پیاده سازی موفق این رویکردها مستلزم فراهم کردن زیرساخت های مناسب، آموزش معلمان، و حمایت های مالی و فنی است. کمبود منابع و نبود مهارت های لازم در میان معلمان از جمله چالش هایی است که ممکن است در مسیر اجرای این رویکردها به وجود آید. در پایان، این مقاله تاکید دارد که برای بهره برداری بهینه از مزایای رویکردهای نوین آموزشی، برنامه ریزی دقیق و هماهنگی میان نظام آموزشی، معلمان، و والدین ضروری است. به کارگیری این روش ها می تواند زمینه ساز پرورش دانش آموزانی خلاق، مستقل و آماده برای چالش های تحصیلی و اجتماعی آینده باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سجاد محمدزاده
کاردانی فقه واصول دانشگاه حوزه علمیه جعفریه ع.