بررسی داستان افشین و بودلف در تاریخ بیهقی با رویکرد بهنظریه تاریخ میشل فوکو

تاریخ بیهقی افزون بر جاذبه های ساختاری و ادبی درنثر دارای سطح فکری چندگانه و چندگونه است و تنها به روایت رویدادهای اجتماعی و سیاسی در یک سیر خطی محدود نمی شود و ارزیابی هر رویداد را در هر روایت به روشنی می توان درکنار چرخه علت و معلولی دریافت. ازاین روی، متن تاریخ بیهقی را می توان از منظر تاریخی میشل فوکو مورد کاوش قرار داد. این پژوهش بر آن است تا به روش استقرایی و توصیفی_ تحلیلی داستان افشین و بودلف را برپایه نظر تاریخی میشل فوکو مورد بررسی و تحلیل قراردهد. فوکو براین باور بود که ماهیت هر رویداد تاریخی است که برآن رویداد گذشته است و گذشته را توالی گسسته معناهای یک رویداد در طول زمان می دانست. در نگاه او هیچ امر ثابت و غیر فابل تغییری در تاریخ وجود ندارد و تاریخ نگار باید رویدادها را که برساخته نسبیتی از نیروهاست که به شیوه ای تصادفی با هم در ارتباط قرارگرفته اند به خوبی بشناسد و برحسب گسست بنویسد. با این دیدگاه، بیهقی در مقام تاریخ نگار افزون بر روایت واقعی با آفرینش دیگرباره ی رویدادهای عصر خویش و پیشین تر به تفسیر پدیده ها نیز پرداخته است.

کلیدواژه ها:

بیهقی ، فوکو ، تاریخ ، افشین و بودلف ، گسست تاریخی.