تحلیل روایت شناسانه «افشین و بودلف» با تکیه بر آرای ژرار ژنت

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 75

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAYHAGI14_041

تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1403

چکیده مقاله:

بسیاری تاریخ بیهقی را «همنشینی داستان و تاریخ» توصیف می کنند و آن را متنی داستانی می خوانند. این گفته چه بسا در نگاه اول درست به نظر برسد، چراکه بیهقی از سویی در روساخت روایت و ثبت رخداد های واقعی و ازسویی دیگر برای تاثیرگذاری بیشتر از «عناصر داستانی» استفاده کرده است. در مقاله حاضر با تکیه بر آرای ژنت و تحلیل عناصری چون کانونی سازی، زمان، روایت متعاقب نگر، روایت آینده نگر، راوی و روایت شنو، ژرف ساخت و لایه های زیرین معنایی ای برکشیده می شوند که از سازوکارهای بنیادین متن روایی به شمار می آیند و نشان داده می شود تاریخ بیهقی در واقع «همنشینی متن روایی و تاریخ» است. در دهه ۱۹۷۰ میلادی ساختارگرایان فرانسوی سعی کردند الگویی عام و واحد برای تحلیل تمام رویدادهای متن داستانی تدوین کنند که به نوعی با شکست مواجه شد و یک دهه بعد، ژرار ژنت کوشید به جای توصیف صرف رخدادها، با تحلیل سازوکارهای روایت شناسی به چگونگی «شیوه ارتباط» عناصر روایی در متن بپردازد. در این مقاله برخی عناصر رویکرد روایت شناسانه ژنت در تحلیل داستان «افشین و بودلف» به کار گرفته می شود با این هدف که پرتوی تازه بر چندوچون روایت پردازی این اثر کلاسیک تابانده شود.

کلیدواژه ها:

افشین و بودلف ، روایت شناسی ، ژرار ژنت ، متن روایی و تاریخ.

نویسندگان

فرزانه صدیقی

کارشناس ارشد زبا ن و ادبیا ت فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنو ب، تهران، ایران: