اعتماد به نفس چیزی است که هر فرد باید در خود داشته باشد. در واقع
اعتماد به نفس واقعی زائیده ی تعهد فرد به خویشتن است: این تعهد که هر آنچه الزام باشد، انجام خواهد داد تا به خواسته و نیازهایش برسد. فردی که فاقد
اعتماد به نفس است، عادت کرده است که در مقابل دیگران اختیار و ارادهای از خود نداشته باشد و هر تقاضایی را اجابت نماید. یکی از
عوامل عدم یادگیری در کودکان ضعف در
اعتماد به نفس است ودرمان آن بدون توجه به اصول و روشهای تقویت
اعتماد به نفس انجام نمی پذیرد. اهمیت موضوع در این است که ، چون دانش آموزان دوره ابتدایی در سنین حساس و بحرانی قرار دارند, اگر این
اختلال رفتاری در این مقطع سنی مورد توجه و سپس درمان قرار نگیرد ، سبب مشکلات زیادی در زندگی آینده ی دانش آموز خواهد شد. از ابتدای سال تحصیلی دانش آموزی به نام زینب با ویژگی های خاص توجه مرا به خود جلب کرد . مشاهده شد این دانش آموز از انجام هر کاری که برایش تعریف می شود امتناع می کند و آرام و گوشه گیر می باشد. حوصله انجام تکالیف را در کلاس ندارد . با توجه به اهمیت حل مشکل
اعتماد به نفس و با شرایطی که در دانش آموز مشاهده کردم تصمیم گرفتم مشکل او را به عنوان آموزگار وی حل کنم. در این پژوهش با توجه به مشکل زینب در
اعتماد به نفس که تلاش بر این است که با روش های تدریس بر اساس ایفای نقش، سپردن مسئولیت ، تشویق وساده کردن تکلیف به اندازه توان دانش آموز کمک کنیم تا این مشکل به حداقل خود برسد