نظریه های پسافمینیستی در حقوق: تحلیل تطبیقی دیدگاههای جودیت باتلر و نانسی فریزر درباره حقوق و جنسیت

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 173

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CPHL01_072

تاریخ نمایه سازی: 22 آبان 1403

چکیده مقاله:

زمینه و هدف: پسافمینیسم به عنوان یک رویکرد چندلایه و انتقادی نسبت به فمینیسم سنتی ، به چالش هایی که با مفاهیم هویت ، جنسیت و حقوق روبه رو است ، پرداخته و ابعاد پیچیدهتری از این مفاهیم را مورد بررسی قرار می دهد. در این مطالعه ، تحلیل تطبیقی دیدگاههای جودیت باتلر و نانسی فریزر درباره حقوق و جنسیت با هدف روشن ساختن تاثیر پسافمینیسم بر حقوق و نظریه های جنسیتی صورت گرفته است . باتلر با نقد ساختارهای ثابت هویتی و مفهوم جنسیت به مثابه عملکرد اجتماعی ، و فریزر با تمرکز بر عدالت اجتماعی و نقد سرمایه داری ، به بازاندیشی در چارچوبهای حقوقی و جنسیتی پرداخته اند.روشها: این مطالعه به شیوه تحلیلی -تطبیقی انجام شده است . نظریات کلیدی باتلر و فریزر از طریق بررسی آثار اصلی آنها و نقدهای مربوطه تحلیل شده و دیدگاههای آنها در مورد مفهوم جنسیت ، عدالت و حقوق مورد مقایسه قرار گرفته اند. همچنین ، به بررسی ارتباط بین نظریه های پسافمینیستی این دو اندیشمند با چارچوبهای حقوقی معاصر پرداخته شده است .یافته ها: مطالعه نشان می دهد که جودیت باتلر مفهوم جنسیت را به عنوان یک سازه فرهنگی و عملکردی درک می کند که از طریق تکرار اجتماعی ایجادمی شود. از نظر باتلر، هویت جنسیتی ثابت نیست و حقوق باید به گونه ای بازتعریف شود که این پیچیدگی هویتی را به رسمیت بشناسد. از سوی دیگر، نانسی فریزر به نقد ساختارهای اقتصادی و اجتماعی پرداخته و معتقد است که نابرابری های جنسیتی به دلیل سیستم های اقتصادی ناعادلانه شکل می گیرد. او بر لزوم تجدید ساختارهای حقوقی به منظور ایجاد عدالت توزیعی و شناختی تاکید دارد.نتیجه گیری : در مجموع، هرچند جودیت باتلر و نانسی فریزر هر دو در چارچوب پسافمینیستی به نقد هنجارهای جنسیتی و حقوق پرداخته اند، اما رویکردهای متفاوتی را اتخاذ کردهاند. باتلر بر عملکردهای اجتماعی و بازسازی مفاهیم هویتی تاکید دارد و فریزر بیشتر بر رابطه میان اقتصاد و نابرابری جنسیتی متمرکز است . نتیجه گیری این مطالعه نشان می دهد که ترکیب این دو دیدگاه می تواند به تدوین چارچوبهای حقوقی جامع تری منجر شود که نه تنها به مسائل جنسیتی ، بلکه به عدالت اقتصادی و اجتماعی نیز توجه داشته باشد.

نویسندگان

آرام عباسپورجلالی

مدرس مدعو موسسه آموزش عالی رشدیه ، تبریز، ایران

نوید زمانه قدیم

استادیار حقوق بین الملل موسسه آموزش عالی رشدیه ، تبریز، ایران