نقش تفکر انتقادی و هوش فرهنگی معلمان بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی

هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی نقش تفکر انتقادی و هوش فرهنگی معلمان بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی است . پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی واز لحاظ اجرا توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را معلمان دوره ابتدایی منطقه ۵ آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ تشکیل داد. ازروش نمونه گیری چند مرحله ای به شکل تصادفی حجم نمونه استفاده شد و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه تعداد ۳۰۰نفر از معلمان تعیین شده است . همه معلمان نمونه پژوهش پرسشنامه های هوش فرهنگی آنگ و همکاران( ۲۰۰۴) و پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرینا و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی صالحی (۱۳۹۵) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با بهره گیری از آزمون آماری تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. ضمن تایید فرضیه های پژوهش ، نتایج نشان داد: ابعاد تفکر انتقادی معلمان( حقیقت جویی ، فکر باز، قدرت تجزیه و تحلیل ، قدرت سازمان دهی اطلاعات، اعتماد به نفس ، بلوغ یافتگی و جستجوگری) نقشی مثبت در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد.ابعاد هوش فرهنگی معلمان (دانش یا شناخت ، راهبرد یا فراشناخت ، انگیزش ،رفتار) نقشی مثبت درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد.

کلیدواژه ها:

پیشرفت تحصیلی ، تفکر انتقادی ، هوش فرهنگی