بررسی اهمیت رویکردهای فلسفه تعلیم و تربیت در افزایش مهارت های حرفه ای معلمان

فلسفه تعلیم و تربیت زمانی آغاز شد که مردم از تعلیم و تربیت به عنوان یک فعالیت بشری خاص آگاه شدند. زمانی جوامع ابتدایی فاقد اهداف بلند مدت و دیدگاههای پیچیده ای که در دوران معاصر وجود دارد بودند؛ و مادام که آن جوامع فاقد ابزار تحلیلی، که اکنون در اختیار فلاسفه قرار دارد، بودند، حتی در آن زمان نیز تعلیم و تربیت ابتدایی دارای نگرشی فلسفی درباره زندگی بود. شایستگی هر نظام آموزشی به اندازه شایستگی معلمان آن نظام و کیفیت نظام آموزشی به کیفیت معلمان آن جامعه وابسته است. در این راستا بررسی جایگاه و نقش فلسفه تعلیم و تربیت معلم در تحول نظام آموزش و پرورش بسیار حائز اهمیت است. فلسفه تعلیم وتربیت به تربیت جزئی از جریان زندگی انسان نگاه می کتد و تربیت انسان را آمیخته با زندگی او در تمامی مراحل حیات تلقی می نماید . فلسفه تعلیم وتربیت علم و عمل ، معرفت و کاربرد را دو مقوله جدا از هم نمی داند بلکه مدرسه را میدانی برای عملی کردن معرفتها تلقی می کند. بنابراین آنچه گفته شد فلسفه تعلیم وتربیت را متوان ، عمل تجربه ی تربیتی انسان از جهات و ابعاد مختلف و ارزشها و گرایشهایی که تعلیم وتربیت را در بردارد و اثر آن در گرایشها و روابط مردم ، تعریف کرد. معلمان کلیدی ترین عنصر یک نظام تعلیم و تربیت هستند. اهمیت و جایگاه و نقش معلم در تعلیم و تربیت تا آنجاست که برخی معتقدند "معلم کارایی و کفایت او آیینه تمام نمای کیفیت و کارایی هر نظام آموزش و پرورش است. در این پژوهش به بررسی اهمیت رویکردهای فلسفه تعلیم و تربیت در افزایش مهارت های حرفه ای معلمان پرداخته می شود.

کلیدواژه ها:

مهارت های حرفه ای ، معلمان ، تفکر فلسفی ، فلسفه تعلیم و تربیت ، کلاس درس