بررسی رابطه الگوهای تدریس و هوش فرهنگی معلمان

الگو، معمولا به نمونه کوچکی از یک شیء یا به مجموعه ای از اشیای بیشمار گفته می شود که ویژگیهای مهم و اصلی آن شیء بزرگ یا اشیاء را داشته باشد، الگوی تدریس، چهارچوب ویژه ای است که عناصر مهم تدریس در درون آن قابل مطالعه است. انتخاب یک الگوی تدریس، بستگی به نوع آگاهی معلم از فلسفه و نگرشهای تعلیم و تربیت خواهد داشت، معلم از آن جهت مهم و موثر و دارای نقش محوری است که کارگزار اصلی تعلیم و تربیت به شمار می رود و اهداف متعالی نظام آموزشی در ابعاد مختلف، در نهایت باید به کمک او محقق شود و اوست که مهمترین و موثرترین عامل تحول قلمداد می شود. بنابراین، معلمان باید با تنوع فرهنگی کشور خود آشنایی کافی داشته باشند و از پتانسیل ها و تفاوتهای فرهنگی آنها در جهت بهبود تدریس خود استفاده کنند؛ زیرا در صورت آشنانبودن معلمان با قومیتها و فرهنگهای دانش آموزان و همچنین در اثر انتساب برخی صفات و برچسبها به دانش آموزان اقوام، بعضا روابط نامطلوبی بین معلمان و دانش آموزان برخی قومیتها حاکم می شود. این درحالی است که معلمان برخوردار از هوش فرهنگی معلمانی هستند که در مدیریت کلاسی به دنبال راههایی هستند که به واسطه آن بتوانند با اختلافات و تنوعات فرهنگی کلاس درس به گونه ای احترام آمیز برخورد کرده، با دانش آموزان دارای پیشینه های فرهنگی گوناگون به راحتی ارتباط برقرار کنند و مانع تحقیر و به حاشیه رانده شدن این دانش آموزان شوند.

کلیدواژه ها:

الگوهای تدریس ، هوش فرهنگی ، معلمان