مقاله پژوهشیمقدمه: دردهای عضلانی- اسکلتی، از شایع ترین دردها در مراجعین به مراکز درمانی است که می تواند دارای ابعاد روان شناختی باشد. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری در تبیین نقش واسطه ای فاجعه سازی درد، افسردگی و اضطراب بین انعطاف پذیری روان شناختی با خودکارآمدی درد بیماران مبتلا به دردهای عضلانی- اسکلتی بود.روش ها: در یک مطالعه ی مقطعی، ۲۰۰ بیمار مبتلا به دردهای مزمن عضلانی- اسکلتی به روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعه کنندگان به مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در ۱۴۰۰-۱۳۹۹ انتخاب شدند. شرکت کنندگان واجد شرایط ورود به مطالعه، پرسش نامه های پذیرش درد مزمن (Chronic Pain Acceptance Questionnaire)، گسلش شناختی (Cognitive Fusion Questionnaire)، خود مشاهده گر (Self-Experience Questionnaire)، زندگی ارزش محور (Value-based Life Questionnaire)، اقدام متعهدانه (Committed Action Questionnaire)، خودکارآمدی درد (Pain
Self-Efficacy Questionnaire) و مقیاس های بهشیاری (Mindful Attention Awareness Scale)، فاجعه سازی درد (Pain
Catastrophizing Scale) و اضطراب و افسردگی بیمارستانی (Hospital
Anxiety and
Depression Scale) را تکمیل کردند. داده ها با روش آماری معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، ضریب میزان تاثیر مستقیم فاجعه سازی درد، اضطراب، افسردگی و انعطاف پذیری روان شناختی بر خودکارآمدی درد به ترتیب ۰/۳۵۷، ۰/۲۵۵، ۰/۱۲۷ و ۰/۸۴۹ است و در سطح ۹۹ درصد اطمینان این تاثیر معنی دار است (۰/۰۱ > P). انعطاف پذیری روان شناختی به صورت غیرمستقیم با میانجیگری فاجعه سازی درد، اضطراب، افسردگی بر خودکارآمدی درد (۵۰۲-/۰) تاثیر می گذارد (۰/۰۱ > P). رابطه ی کل بین انعطاف پذیری روان شناختی و خودکارآمدی درد (۰/۳۴۶) می باشد. برای آزمایش مناسب بودن تناسب مدل ها، از شاخص برازش مقتصد هنجار شده (NFI)، شاخص تاکر-لوئیس (TLI)، شاخص برازش تطبیقی (CFI) و شاخص برازش افزایشی (IFI) استفاده شد که در محدوده ی قابل قبولی بودند.نتیجه گیری: متغیر انعطاف پذیری روان شناختی با میانجی گری فاجعه سازی درد، افسردگی و اضطراب، پیش بینی کننده ی خودکارآمدی درد می باشد و به نظر می رسد انعطاف پذیری روان شناختی با تعدیل اثر فاجعه سازی درد، افسردگی، اضطراب، خودکارآمدی درد را افزایش می دهد. در نهایت بهبود این عوامل روان شناختی ممکن است بر روند مدیریت بهتر بیماری تاثیر بگذارد.