مطالعه عملکرد شورای امنیت در اجرا و توسعه قواعد حقوق بینالملل حقوق بشردوستانه با تاکید بر بحران بوسنی و هرزگوین

با پایان جنگ سرد که موجی از ملی گرایی افراطی را در شوروی و اروپای شرقی در پی داشت. این موج منجر به تجزیهبرخی از کشورها شد که گاه با درگیری های خونین و ناگوار همراه بود تجزیه یوگسلاوی و در پی آن بروز فاجعه بوسنیهرزگوین مقوله ای می باشد که از جنبه های مختلف قابل تعمق و بررسی می باشد. حوادث خونباری که پیرو اعلاماستقلال بوسنی هرزگوین در این کشور رخ داد بر همگان پوشیده نیست. جنگ و خونریزی، نسل کشی، نقض وسیع وسیستماتیک حقوق انسانی به مخاطره افتادن صلح و امنیت بینالمللی و سایر حوادث وحشتناک در جنگی نابرابر و فاقدشرافت نظامی و توسل به خشونت و وحشیگری کم نظیر جمهوری های کرواسی اسلوونی و به ویژه بوسنی هرزگوین را بهصحنه نمایش بربریت و سقوط ارزشهای انسانی بدل نمود. در این تحقیق دریافتیم که شورای امنیت با استفاده از ابزارهایینظیر نظریه مسئولیت حمایت و همینطور ظرفیت ارجاع پروندههای خاص به دیوان کیفری بین المللی و همینطور حق توسلبه نیروی نظامی و انتساب آن به سازمان ملل که مورد اجماع کشورهای جهان می باشد، علیه مظاهر تهدید کننده عدالت وامنیت کیفری بینالمللی وارد عمل شده است که مصادیق آن در مجموع در پرونده های رواندا، یوگسلاوی و نظایر آن قابللمس است. البته این امر دربرخی از مواقع با کاستی هایی روبرو بوده و در بحران بالکان این ضعف مشهود بوده است.

کلیدواژه ها:

قواعد حقوق بین الملل ، شورای امنیت ، حقوق بشر دوستانه ، بحران بوسنی