معلم بلاگری و لزوم حمایت از کودکان کار مدرن در پرتو قوانینموضوعه ایران و کنوانسیون حقوق کودک

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 17

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICCR02_063

تاریخ نمایه سازی: 12 آبان 1403

چکیده مقاله:

زمینه و هدف: مسئله کار کودکان یکی از نقاط حساس در منظومه ی حقوق کودکان است. موضوعی که توجه به آن به معنای بازشناسی موضوعات مختلف در نظام حقوقی کودک چون تفاوت بهره کشی، کار خوب یا کار بد است. در غالب موارد، به واقع کار کودکان نوعی بهره کشی از کودکان محسوب می گردد و هرچند با مضمون فعالیت و شرایط کودکان کار و خیابان قرین است اما یکسان نیست. در اسناد زیادی به مفهوم کار کودک پرداخته شده است. آنچه به عنوان کار کودک در اذهان تجلی عینی دارد، پدیده بهره کشی از کودکان زیر سنین ۱۵ سال در خیابان هاست که اغلب این کودکان مورد سوء استفاده قرار می گیرند و در پوشش ساماندهی، از دسترنجشان استفاده می شود. از منظر حقوقی و تحلیلی، هیچ افتراقی میان کودکان کار در خیابان و دیگر کودکان وجود ندارد و آنها هم از حق بر آموزش، حق بر سلامت، حق بر بازی، شادی، سرگرمی و تفریح، حق بر بهداشت و بهره مندی از حمایت مانند سایر کودکان برخوردارند. اما در منظومه حقوقی مفهومی وجود دارد که با عنوان «تبعیض مثبت» از آن یاد می شود و به نظر می رسد این کودکان با توجه به موقعیت آسیب پذیر و آسیب زا، می بایست مورد حمایت مضاعف قرار گیرند و دولت ها متعهدند مطابق با کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد از آنان حمایت ویژه ای نمایند. اما امروزه با گسترش فضای مجازی به عنوان یکی از جلوه های زندگی مدرن، مدت هاست نوع تازه ای از بهره کشی و سوء استفاده از کودکان نمود پیدا کرده است. رویه ای که نوعی کودک آزاری و نقض حریم شخصی برای کودکان است «بلاگری» یا فعالیت کودک در بستر دیجیتال که امروزه با پدیده «معلم بلاگری» نیز دیده می شود، موضوعی متفاوت از دیگر انواع کار کودکان در فضای مجازی است. در این پدیده نوظهور که ماه های آخر سال ۱۴۰۲ به یک چالش بزرگ و جدی در نظام آموزشی کشورمان تبدیل شد، برخی معلم بلاگرها را بدون توجه به آثار مثبت و متقی آن به سمت فعالیت های غیر آموزشی سوق داد. در واقع بلاگرها با هدف کسب و کار مجازی، تبلیغات، منفعت های مالی و شهرت به سراغ این حرفه می روند. از همین رو، وقتی قرار باشد معلمی با این نگاه به فعالیت بلاگری بپردازد، اهداف اصلی نظام آموزشی را به حاشیه برده است. البته گاهی این فعالیت ها هم راستا با ارزش های جامعه، قوانین و وظایف محوله به معلم است که نقش یک کاتالیزور را برای نظام آموزشی بازی می کند، اما متاسفانه در بیشتر موارد این چنین نیست و جنبه منفی این فعالیت ها بر جنبه های مثبتش برتری می یابد. برای نمونه، انتشار بدون اجازه تصاویر دانش آموزان، فضاهای آموزشی و همکاران یک مجموعه، فقط بخشی از این سوء استفاده هاست که بسیار رواج پیدا کرده، به طوری که فضای کلاس درس و مدرسه و دانش آموزان حالا به ابزار و زمینه ای برای رشد مخاطب معلمان تبدیل شده اند. با نگاهی به نظریه تفسیری شماره ۲۵ کمیته حقوق کودک سازمان ملل متحد و مواد ۶۷ تا ۷۸ این نظریه، اهمیت حفظ حریم شخصی برای کودکان به ویژه در تعامل با فضای مجازی به عنوان حقی مسلم مشاهده می شود. در واقع تاکید بر حفظ حریم شخصی حقی اساسی در جهت حفظ کرامت و حیثیت کودکان که نه تنها نباید توسط تجار و دیگر عاملان تولید محتوا در فضای مجازی سلب شود، بلکه دولت ها و خانواده ها نیز بدون کسب رضایت کودک و مگر در شرایط بسیار ضروری حق مداخله و نقضاین حق کودک را به واسطه انجام فعالیت هایی نظیر بررسی اطلاعات آنان و دیگر داده ها ندارند. با جستجویی مختصر در فضای مجازی به موارد متعددی از معلم بلاگرها برمی خوریم که با گرفتن ویدئو از کودکان در فضای کلاس و مدرسه و اشتراک گذاری آن در فضای مجازی، این حق را در کودکان نقض کرده اند و با هدف کسب دنبال کننده و به دنبال آن نفع مالی اقدام به سوء استفاده از کودکان کرده اند. حال این پرسش قابل طرح است که تعهدات دولت ها در زمینه ی در حمایت از حقوق کودکان کار مدرن چگونه قابل تحلیل است؟ آیا معلم بلاگری می تواند عاملی در جهت نقض حریم خصوصی کودک و مصداق بهره کشی از کودکان باشد؟روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش، توصیفی - تحلیلی است که مطالب آن با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی طیف وسیعی از اسناد و رویه ها و سایر آثار پژوهشی، جمع آوری و تحلیل شده است. یافته ها و نتایج: کودکان کار و خیابان با زنجیره ی تسلسل وار از نقض حقوق بنیادین خود مواجه هستند و این کودکان ممکن است در معرض خشونت های متعددی از جمله خشونت های کلامی ،رفتاری، فیزیکی حتی خشونت های جنسی و تعدی و تجاوز قرار گیرند. همچنین ممکن است حق بر آموزش، سلامت و ... این کودکان مورد خدشه قرار گیرد. دولت ها متعهد هستند تا سلسله ای از اقدامات حمایتی متعدد و گسترده را درباره این کودکان انجام دهد. جمهوری اسلامی ایران نیز عضو این کنوانسیون است و همچنین بر اساس موازین شرعی، این تعهد برای دولت ایران وجود دارد که در قبال تعهدات کنوانسیون حقوق کودک ایقای حق انجام دهد. در کنار آن در حال حاضر، فضای مجازی به عنوان یکی از جلوه های زندگی مدرن اگرچه آسایش و راحتی بیشتری در ارتباطات جهانی ایجاد کرده اما با این حال مدت هاست نوعی دیگر از کودک آزاری و نقض حریم شخصی را برای کودکان به ارمغان آورده است که «معلم بلاگری» یکی از مظاهر آن است. معلم هایی که با انتشار ویدئو از کودکان در پلتفرم های مجازی فعالیت دارند اما هرگز نه بازخواست شده، نه از کار برکنار شده اند و نه حتی در این زمینه پاسخگو بوده اند. اما به نظر می رسد با توجه به گسترش فضای مجازی در زندگی روزمره و قبل از آن که حریم خصوصی کودکان بیش از این نقض شود و آسیب های دیگر را به همراه داشته باشد، وضع قوانین مشخصی برای فعالیت معلم بلاگرها هم ضروری است. در کنار آن، آموزش کودک درباره حقوق خود، نظارت و لزوم قانون گذاری از مهم ترین راهکارهاست. همچنین لازم است در روند آموزش و جلوگیری از آسیب های اجتماعی، افراد مشغول در آموزش و پرورش برای پروراندن کودکان با دقت و حساسیت بیشتری عمل کنند. برگزاری دوره های آموزشی ویژه معلمان چه برای تولید محتوا و چه آشنایی با قوانین فعالیت در این عرصه نیز می تواند تا حد زیادی مسیر فعالیت معلم بلاگرها را روشن نماید.

نویسندگان

طاهره شاه محمدی

مدرس دانشگاه، دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، پردیسالبرز دانشگاه تهران، ایران.

محمدمهدی سیدناصری

مدرس دانشگاه، دکتری تخصصی حقوق بین الملل، گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی،دانشگاه آزاد اسلامی، دبی، امارات.