هستی شناسی حق بر آموزش کودکان بدون تابعیت و پناهنده درپرتو قوانین ایران و اسناد بین المللی حقوق بشر
محل انتشار: دومین کنفرانس بین المللی حقوق کودک
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 103
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICCR02_030
تاریخ نمایه سازی: 12 آبان 1403
چکیده مقاله:
زمینه و هدف: امروزه برخورداری از آموزش و پرورش همانند برخورداری از آب و غذا برای ادامه حیات امری ضروری و از این جهت به یکی از حقوق اساسی کودکان نسبت به خانواده و جامعه تبدیل شده است. همچنین اصل عدم تبعیض گنجانده شده در منشور ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بین المللی خاص از جمله پیمان نامه ی حقوق کودک ایجاب می نماید که دولت های عضو با وضع مقررات و پیش بینی اقدامات لازم، برابری کودکان را در بهره مندی از حقوق و آزادی های مقرر در اسناد حقوق بشری تضمین نمایند. بر این اساس کودکان پناهنده و بدون تابعیت که با توجه به شرایطشان با مشکلات متعددی روبه رو هستند نیز می بایست بدون هیچ گونه تبعیضی از حق آموزش و پرورش بهره مند گردند. محرومیت از تحصیل هر کودک می تواند آسیب عاطفی، ذهنی و اجتماعی را برای وی به همراه داشته باشد و کودک را از قابلیت های زندگی آینده اش محروم نموده، در بلند مدت نیز موجب افزایش آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی گشته، و هزینه گزافی را به جامعه تحمیل نماید. بر این اساس اتخاذ اقدامات لازم برای فراهم نمودن امکانات آموزش و پرورش برای کلیه کودکان بدون هیچ تبعیضی بایستی از اولویت های هر جامعه قرار گیرد. حال این پرسش قابل طرح است که حق آموزش کودکان پناهنده و بدون تابعیت در پرتو قوانین ایران و اسناد بین المللی حقوق بشر ناظر بر پناهندگی چگونه قابل تحلیل است؟روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع پژوهش، توصیفی -تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی طیف وسیعی از اسنادو رویه ها و سایر آثار پژوهشی، مطالب، جمع آوری و تحلیل شده اند. یافته ها و نتایج: حق بر آموزش یکی از حقوق بنیادین کودک می باشد و تبعیض در اجرای حق آموزش برای کودکان به طور کلی و همچنین کودکان پناهنده و بدون تابعیت به طور خاص بیش از آن که ناشی از خلا قانونگذاری باشد، در نتیجه عدم وضع قوانین اجرایی داخلی مناسب و همچنین فقدان ضمانت اجرا می باشد. لذا آن چه در زمینه حمایت از حق بر آموزش کودکان ضرورت دارد، استحکام قواعد و مقررات بین المللی مربوطه از یکسو و عزم و تعهد دولت ها و جامعه ی بین المللی برای به اجرا در آوردن این قواعد و مقررات در جهت عدم تبعیض، همگانی و رایگان نمودن حق آموزش برای کودکان از سوی دیگر می باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدمهدی سیدناصری
مدرس دانشگاه ، دکتری تخصصی حقوق بین الملل، گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی،دانشگاه آزاد اسلامی، دبی، امارات
نوبان فشندی
عضو هیات علمی،گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهرانغرب