نقش بحران های اقتصادی جامعه در افزایش کودکان کار

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 198

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICCR02_018

تاریخ نمایه سازی: 12 آبان 1403

چکیده مقاله:

کودکان کار گروهی از کودکان هستند که بیرون از خانه کار می کنند. این نوع فعالیت شامل دامنه گسترده ای از فعالیت ها از جمله نیروی کار واقعی و قلابی، نیروی کار غیر ماهر ،گدایی، فروش کالاهای کم ارزش و غیره می باشد. از اصل ماده ۷۹ و مواد ۸۲ و ۸۳ و ۸۴ قانون کار که اشتغال به کار کودکان زیر ۱۵ سال را منع کرده کودکان کار در کشورهای مختلف به طور رسمی بر اساس دو عامل نوع کار و حداقل سن برای آن کار تعریف می شوند. به طور کلی به کودکی که به فعالیت هایی که برای سلامت جسمی، روحی، اجتماعی، اخلاقی و فردی او مضر باشد و در تحصیل او اختلال ایجاد کند می پردازد، کودک کار می گویند. کار کودکان در طول تاریخ به درجات مختلفی وجود داشته است، اما با شروع سواد جهانی و تغییر شرایط کار در دوران صنعتی شدن و ظهور مفاهیم حقوق کارگر و حقوق کودکان، مورد انتقاد و بحث عمومی قرار گرفته است. کار کودکان هنوز در مناطقی که سن ترک مدرسه پایین است، رواج دارد. به طور کلی کودکان کار به دلیل وضعیت عاطفی ضعیف و شرایط خاص زندگی نسبت به کودکان هم سن و سال حساس و از نظر عاطفی آسیب پذیرتر هستند. کودکان کار عموما محصول ساختار ناکارآمد و ناعادلانه اقتصادی - اجتماعی یک جامعه هستند. این کودکان تحت تاثیر فقر اقتصادی خانواده، سوء استفاده یا عدم نظارت قرار دارند. کار کودکان در جوامع امروزی یک مشکل سازمان یافته با علل و ریشه های سخت است که آن را به یک مشکل جهانی در بخش ها و فرهنگ های مختلف تبدیل کرده است. اگر این مساله تغییر کرده و عدالت اجتماعی در جامعه برقرار شود، باقی مسائل از جمله موضوع کودکان کار حل خواهد شد.

نویسندگان

هانا پیری تیتکانلو

دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد، رشته حقوق پزشکی، دانشگاه علم وفرهنگ تهران

فاطمه قیاسی

دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد، رشته حقوق پزشکی، دانشگاه علم وفرهنگ تهران