نسبت روحانیت و اصلاحا ت ارضی در تحولات سیاسی اجتماعی دهه ۴۰
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 98
فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PSTCONF14_001
تاریخ نمایه سازی: 1 آبان 1403
چکیده مقاله:
مطالعه تحولات سیاسی اجتماعی بدون نگاه به کنشگری روحانیت مطالعه ای ناقص است. در ان راستا سعی شده نقشروحانیت در یکی از مهم ترین برهه های تاریخ تحولات ایران در دهه ۴۰ یعنی اصلاحات ارضی مورد بررسی قرار بگیرد کهروحانیون چه نقشی و با چه اهداف ی را در این مسئله دنبال نموده است. در این میان روحانیت ائتلاف های متعدد و متباینی رابرای رسیدن به اهداف خود در این تحولات رقم زده است به گونه ای که گاهی با روشن بینترین طبقات و سکولارترین طبقاتائتلاف کرده و زمانی دیگر به سوی ارتجاعی ترین طبقات برای اتحاد سوق یافته است. گاهی در تقابل با بعضی از طبقاتکارگری، متوسط و بورژوازی، خرده بورژوازی و زمانی در ائتلاف با آنها یا گروهی از آنها، اهداف خویش را پیگیری نمودهاست. گاه ی در کنار مردم و گاهی در امتداد سلطنت حرکت کرده و در همه این حرکت ها با تمسک به قرآن و سنت، رنگانگیخویش را توجیه نموده که متاثر از هژمون خواهی برای کسب قدرت بوده است و با استفاده از فرضیه گرامشی و توماس بوتک وبه نقش روحانیت در اصلاحات ارضی در سه فرایند بلوک هژمونییک، بلوک ضد هژمونیک و جنگ عملی مورد بررسی قرا رمی گیرد. نتایج مطالعه نشان می دهد که تلاشهای روحانیت متاثر از ارز شهای د ینی و منافع ملی نبوده بلکه متاثر از هژمونخواهی برای کسب قدرت بوده است. این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر داده های کتابخانه ای و الکترونیکی برایاثبات گذاره های خویش استفاده نموده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدصادق گل محمدی
دانشجوی دکتری، گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
سیامک بهرامی
استادیار گروه علوم سیاسی، دانشکد ه حقوق و علوم سیاسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران