تجزیه و تحلیلی بر روند دموکراتیزاسیون در نظام سیاسی عراق بر اساس تئوری شکاف های اجتماعی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 126
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
HELSCONFE04_033
تاریخ نمایه سازی: 1 آبان 1403
چکیده مقاله:
سقوط صدام حسین و اضمحلال بعثیسم در عراق، نوید روزهای مبتنی بر نظام پارلمانتاریسم، مشارکت فعال مردم، حضور طیف های سیاسی مختلف و تحقق دموکراسی را می داد اما واقعیت این است که زوال حزب بعث، نه تنها بسترساز روند دموکراتیزاسیون در این کشور نگردید که خود ظهور بحران های سیاسی متعددی همچون ظهور تکفیریون داعش، تشتت در میان احزاب مختلف سیاسی، چندپارگی قومیتی و بحران های امنیتی را به همراه داشت. لذا در این مقاله، هدف نویسندگان تبیین روند دموکراتیزاسیون در عراق و عدم موفقیت در این زمینه می باشد. روش مورد استفاده از نوع جامعه شناسی تاریخی می باشد. یافته های تحقیق نشان داد کشور عراق به رغم اینکه مستقیما در جریان های منتهی به بیداری اسلامی قرار نگرفت، اما مفهوم شکاف های اجتماعی، مهمترین مولفه عدم تحقق دموکراتیزاسیون در نظام سیاسی عراق بوده است. مفهوم شکاف های اجتماعی در کشور عراق در چند دوره نمود یافته است و چند بازخورد و پیامد نیز داشته است. در دوران صدام، خشونت، ترور، سرکوب، اعدام مهمترین علل عدم تحقق دموکراتیزاسیون بوده است. گسل سیاسی میان اکراد، اهل سنت عراق و تشیع در این کشور مهمترین علت عدم تحقق دموکراتیزاسیون در پساصدام بوده است. سه رویکرد احیای خلافت مد نظر اهل سنت، پیوند نزدیک با بعثی های رده بالای باقی مانده از دوران صدام و انزوای شیعیان و مبارزه با آنان، بسترساز اصلی ظهور داعش در مرحله بعدی به شمار می رود و سرانجام حضور دامنه دار وهابیسم سعودی، چالش میان شیعیان، فقدان ارتش سازمان یافته و عدم دولت مرکزی مهمترین علل عدم تحقق دموکراسی در نظام سیاسی عراق می باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مرتضی بندری
دکتری روابط بین الملل، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
عبدالرضا عالیشاهی
دکتری علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران