وکیل الدوله یا وکیل الرعایا؛ پژوهشی در باب لقب کریم خان زند
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 171
فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JHSS-16-1_006
تاریخ نمایه سازی: 27 مهر 1403
چکیده مقاله:
کریمخان زند یکی از برجسته ترین اشخاصی است که پس از مرگ نادرشاه افشار توانست حکومت خود را بر بخش های مهمی از ایران تثبیت کند. درباره رفتار و منش او داستان های بسیاری در منابع مختلف نقل شده است که یکی از مهم ترین این نقل قول ها پیرامون لقب کریم خان زند، یعنی «وکیل الرعایا» است. بعدها بسیاری از پژوهشگران در پاسخ به چرایی انتساب این لقب به کریمخان زند دلایل بسیاری گفتهاند که این دلایل با اسناد و منابع تاریخی و علاوه بر آن، با بافت سیاسی و اجتماعی جامعه پیشامشروطه ایران تطابق ندارد. از این رو پرسش اصلی این پژوهش آن است که لقب «وکیل الرعایا» در چه زمانی برای کریمخان به کار رفته و عوامل موثر بر کاربرد آن چیست؟ این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر تحلیل محتوای متن اسناد و مطالعه انتقادی منابع تاریخی دوره زندیه و قاجاریه به پاسخگویی این پرسشها می پردازد. یافتههای این پژوهش نشان می دهد که لقب وکیل الرعایا در منابع هم عصر کریمخان بازتابی ندارد و کریم خان زند نیز پس از شکست مدعیان، خود را وکیلالدوله اسماعیل سوم میدانست. نخستین بار کوهمره در ذیل مجمل التواریخ به دلیل علاقه به وی از کریم خان با لقب وکیل الرعایا یاد میکند که نگارش این ذیل، متاخر از زمانه کریم خان است. از طرفی آنچه مشخص است، بسیاری از پژوهشگران اطلاق لقب وکیل الرعایا برای کریم خان را دلیلی بر وجود نوعی رابطه سیاسی بین او و مردم می شمارند که ویژگی بارز نظم سیاسی دوران مدرن است؛ اما با توجه به اسناد و مدارک موجود می توان گفت که چنین برداشتی نمی تواند نمایانگر نوع رابطه مردم و حاکم در دوران زندیه باشد؛ زیرا با انقلاب مشروطه بود که ایرانیان توانستند نظم سیاسی قدمایی را کنار زده و نظم جدیدی مبتنی بر نمایندگی را در ایران اجرا کنند. بر این اساس می توان گفت که علاوه بر اسناد و مدارک تاریخی، ساختار سیاسی ایران در دوره زندیه نیز نمی توانست جایگاهی برای وجود چنین رابطه ای باشد
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فرهاد زینی وند نژاد
دانشجوی دکتری تاریخ، دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران،
سید هاشم آقاجری
دانشیار گروه تاریخ دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران،
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :