چالش های عدالت ترمیمی در حمایت از بزهدیده با رویکردی بر نقش حمایتی پلیس

اهمیت حمایت از بزه دیده تا آنجا ارزشمند است که بتوان بزه دیده را به حالت طبیعی قبل از وقوع بزه برگرداند و حس اعتماد و آرامش را دوباره به او هدیه داد تا در آینده مقابل بزه و ظلم مقاوم گردد و با آگاهی و بینش صحیح از بزه دیدگی ثانویه یا مکرر خود را برهاند. مساله ای که وجود دارد این است که در نظام حقوقی و کیفری چالش هایی عدالت ترمیمی متعددی وجود دارد که یکی از جاهایی که بروز می کند در مورد بزه دیده است . فرضیه ای که در این تحقیق مطرح شده است این است که عدالت ترمیمی در جرم شناسی از لحاظ شیوه، نوع نگاه به جبران خسارت و مقصودی که از هردو برای حمایت از بزه دیده وجود دارد با نظریه اصلاح ذات البین در اسلام وجوه اشتراک زیادی دارد. بر اساس نتایج تحقیق امروزه در بزه دیده شناسی حمایت محور، حمایت های معنوی ، عاطفی ، مادی وروانی که مندلسون نیز آن را مطرح کرده است و به عنوان عدالت ترمیمی نام گرفته است موضوعیت خاصی پیدا کرده است تا از این طریق با حمایت از بزه دیده موجب شود لطمات وآسیب هایی که بر بزه دیده وارد شده کاهش پیدا کند و بزه دیده آرامش روانی خودرا باز یابد و از طرفی عاملی نگردد که به دلیل عدم تعادل روحی و روانی و آسیب های جسمی یا مادی که متحمل شده احساس خشم و بروز هیجانات منفی از جمله انتقام را در خود بپروراند و بزهکار آینده محسوب گردد. مشارکت بزهدیده در فرآیند دادرسی و حمایت از وی در مواجهه با آسیب های ناشی از جرم. زمینه ساز التیام آلام بزهدیده می شود و می تواند موجب حفظ امنیت شهروندان در سطح جامعه باشد. ضرورت حضور فعال بزهدیده و آگاهی وی از روند رسیددگی در طول فرایند دادرسی می تواند باعث افزایش رضایتمندی وی از تحقق دادرسی عادلانه شود.

کلیدواژه ها:

بزهدیده ، بزهکار ، عدالت کیفری ، دادرسی