ورزش شویی به عنوان ابزار سیاست خارجی: نگاهی به سرمایه گذاری ژئوپلیتیک کشورها
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 155
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SASM08_037
تاریخ نمایه سازی: 22 مهر 1403
چکیده مقاله:
مقدمه: اصطلاح ورزش شویی نخستین بار در دهه ۲۰ میلادی معرفی شده است و معمولا در حکومت های دیکتاتوری باسابقه نقض حقوق بشر یا مشکلات داخلی به عنوان ابزارپوششی در خدمت سیاست خارجی مشاهده می شود. در کشورهای حوزه خلیج فارس مثل قطر و عربستان سعودی نیز به ورزش شویی به عنوان یک ابزار در راستای اهداف سیاست داخلی و خارجی روی آورده اند. این کشورها با سرمایه گذاری های هنگفت در ورزش به دنبال بهبود چهره خود در سطح بین المللی و کسب وجهه ای مدرن هستند. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر نگاهی به سرمایه گذاری ژئوپلیتیک کشورها از طریق ورزش شویی به عنوان ابزاری برای سیاست خارجی می باشد.روش تحقیق: این تحقیق از نوع مطالعات مروری و تحلیلی است که در طی آن اسناد و پژوهش های خارجی، مقالات و گزارش های علمی با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای از منابع و پایگاه های معتبر علمی موردبررسی و تحلیل قرار گرفتند. براین اساس، ابتدا به تشریح پیشینه پدیده ورزش شویی در کشورهای اروپایی پرداخته شد و سپس موارد عینی ورزش شویی در کشورهای حوزه خلیج فارس بررسی و مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: ورزش شویی، استفاده از ورزش برای تطهیر چهره دولت ها، سازمان ها، یا افراد ناقض حقوق بشر، فساد یا سایر سوءاستفاده هاست که در دهه های اخیر به یک نگرانی جهانی تبدیل شده است. کشورهای مختلفی سابقه استفاده از این حربه سیاسی را دارند. در طول تاریخ قرن هجدهم و نوزدهم، استفاده بریتانیا از ورزش در هندوستان و سایر امپراتوری های هم سود، شاید آن ها را به عنوان معماران ورزش شویی نشان دهد. همچنین در دوران حکومت استعماری بریتانیا در آفریقای جنوبی، حدود ۰۰۰/۱۵۰ نفر در اردوگاه های اجباری کار نگهداری می شدند و در آن ها ۰۰۰/۲۸ نفر ممکن است در ۴۰ اردوگاه ساخته شده جان خود را ازدست داده باشند. در همان زمان، دولت بریتانیا تیم های ورزشی خود را تشویق می کرد که به آفریقای جنوبی سفر کنند و این هیجان توسط گفتمان عمومی و بازتاب رسانه ها حفظ می شد. همچنین المپیک ۱۹۳۶ برلین، تحت حکومت هیتلر، به عنوان ابزار ترویج ایدئولوژی نازی و اعتبار نیت های وی و یک فرصت برای تبلیغ نژادپرستی و آرمان های نازی شناخته شد. هیتلر تلاش کرد تا تصویر مسالمت آمیزی از آلمان ارائه دهد، درحالی که در پس پرده، نقض حقوق بشر و تبعیض نژادی در حال افزایش بود. مسابقات المپیک زمستانی ۲۰۱۴ سوچی در روسیه زمانی که روسیه در روابط بین المللی تحت فشار بود و جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ در روسیه مثال دیگری از ورزش شویی است. دولت روسیه این رویدادها را به عنوان فرصتی برای نمایش قدرت خود معرفی کرد. به ویژه در مسابقات جام جهانی با توجه به قرارگیری تیم ملی فوتبال روسیه در بین هشت تیم پایانی و جلب حمایت مردم، پوتین موفق به افزایش شهرت و اعتبار شخصی و حکومتی خود شد و از ورزش به عنوان وسیله ای برای مدیریت نمایش عمومی و اثرگذاری سیاسی استفاده کرد؛ اما در ۲۰ سال گذشته، کشورهای منطقه خلیج فارس مقادیر زیادی از منابع مالی را برای سرمایه گذاری در ورزش، به صورت داخلی، منطقه ای و جهانی، صرف کرده اند. به عنوان مثال، با برگزاری جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲، قطر در صحنه ورزشی جهان به چشم انداز مهمی دست یافت. این اقدام نه تنها نماد موفقیت ورزشی شد بلکه راهبردی جهانی برای تغییر تصویر قطر از یک کشور کوچک به یک بازیگر بزرگ در سیاست، اقتصاد و دیپلماسی بود. حکومت شیخ حمد از سال ۱۹۹۵، با سرمایه گذاری در ورزش و توسعه اقتصادی، قدرت نرم و لابی گری فعال را ترویج کرد و از انزوا و وابستگی به سعودی ها خارج شد. با سازمان دهی ورزش های جهانی، خرید باشگاه پاری سن ژرمن و میزبانی جام جهانی، قطر به دنبال خروج از احاطه دو غول بزرگ نفتی (ایران و عربستان) بود؛ اما میزان هزینه ها برای جام جهانی، با تخمین ۲۴۰ میلیارد دلار، به گفته برخی، نشانگر دستیابی به دموکراسی نیست و صرفا جنبه تبلیغاتی برای این کشور دارد. در بحرین نیز به دلیل اتهامات فراوانی مثل خریدوفروش اسلحه، نقض متعدد حقوق بشر، رشد چشمگیر زندانیان سیاسی و ابطال تابعیت بسیاری از شهروندانش از میزبانی مسابقات فرمول یک به عنوان ابزاری برای ورزش شویی استفاده شد؛ اما در بین کشورهای حوزه خلیج فارس، عربستان سعودی اقدامات داشته است. حمله عربستان به یمن در سال ۲۰۱۵ و قتل جمال احمد خاشقچی در سال ۲۰۱۸ در سفارت عربستان در استانبول باعث اعتراض سراسری شد. این موارد عربستان را در نظر بسیاری به عنوان یک تهدید و محور شرارت نشان داد. عربستان از طریق خرید باشگاه نه چندان مطرح نیوکاسل در سال ۲۰۲۰ اولین قدم در جهت تغییر وجهه خود را برداشت. فورا، گفتمان عام و داستان مرسوم ادعا کرد که عربستان قصد دارد از ورزش برای فراموشی قتل خاشقجی استفاده کند. به دلایل مختلف، خرید نیوکاسل تا اکتبر ۲۰۲۱ کامل نشد اما هنوز جواب این سوال مشخص نیست که عربستان با خرید نیوکاسل از ورزش شویی به عنوان یک ابزار استراتژیک استفاده کرده است یا خیر؛ هیچ شواهد علمی وجود ندارد که یکی از این دو حالت را به طور رسمی ثابت کند. علاوه بر این، با توجه به محبوبیت رشته گلف و سرمایه فرهنگی آن در آمریکا و به واسطه رابطه مناسب با ترامپ با دولت عربستان شرایط برای انتقال مبالغ بالایی از نقدینگی به این رشته در آمریکا فراهم شد که به عقیده بسیاری این موضوع موجب قدرت عربستان در دخالت مستقیم در تصمیمات داخلی و انتخاباتی آمریکا می شد. خوش اقبالی عربستان تا جایی بود که به دلیل حمله روسیه به اکراین به عنوان دروازه انرژی اروپا، حائز نقش استراتژیک و قدرتمندتری نسبت به سابق در اوپک شد. باوجود همه این موهبت ها اما عربستان به دنبال کسب میزبانی تورنمنت های ورزشی جهانی به خصوص در رشته فوتبال است تا همچنان از ورزش نهایت استفاده را ببرد.نتیجه گیری: ورزش شویی هنوز ماهیت مشخصی اعم از استراتژیک یا غیرعمدی و مثبت یا منفی ندارد و شواهد دقیقی در مورد آن وجود ندارد. بااین حال، رویدادهای ورزشی بین المللی برای دولت ها فرصتی مناسب جهت تاثیرگذاری بر سایر کشورها و نمایش فرهنگ و ارزش های خود به شمار می آید. دولت ها از دیپلماسی ورزشی به منظور جلب حامیان، تبلیغات مثبت و دستیابی به اهداف استراتژیک استفاده می کنند و استفاده از ورزش به عنوان ابزاری برای ارتقاء شهرت و شناخت بین المللی در میان کشورهای حوزه خلیج فارس، ازجمله عربستان و قطر، به طور گسترده در دیپلماسی ورزشی و اهداف سیاسی این کشورها نمود پیداکرده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
عاطفه غلامیان
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت ورزش دانشگاه گیلان، رشت، ایران
مینا ملائی
استادیار گروه مدیریت ورزش دانشگاه گیلان، رشت، ایرا ن
محمدجواد ضیاء
دانشجوی دکتری مدیریت ورزش دانشگاه گیلان، رشت، ایرا ن