بررسی مطالعات انجام گرفته در خصوص تاثیر پارامترهای مختلف در رضایت شغلی معلمان
محل انتشار: دومین همایش بین المللی جامعه شناسی، علوم اجتماعی و آموزش و پرورش با رویکرد نگاهی به آینده
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 123
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SEDCONF02_805
تاریخ نمایه سازی: 15 مهر 1403
چکیده مقاله:
منابع انسانی از عوامل اساسی در هر سازمان است؛ این موضوع در آموزش و پرورش اهمیت بیشتری دارد، زیرا این نهاد پرورش دهنده منابع انسانی ماهر برای هر سازمانی است، بنابراین آموزش و پرورش به افرادی علاقه مند برای اثربخشی بیشتر در سیستم تعلیم و تربیت نیازمند است. اساس این تئوری تفکیک رضایت شغلی از نارضایتی و عوامل موثر بر آن دو است؛ بدین ترتیب که عوامل انگیزشی (موفقیت در کار، قدردانی از کارکنان، مسئولیت و شرایط رشد و پیشرفت) بر رضایت شغلی و عوامل محیطی (احساس امنیت شغلی، پایگاه شغلی، سیاست ارزیابی کارکنان، وضعیت اقتصادی، شرایط مادی کار و تسهیلات رفاهی) بر نارضایتی از شغل تاثیر می گذارند.رضایتمندی شغلی معلمان از عوامل مهمی است که پیوسته در توسعه تکنولوژیک مورد توجه قرار می گیرد، مطالعه و بررسی تاریخچه توسعه و تحول جوامع تکنولوژیک نشان می دهد که رضایتمندی شغلی نیروی انسانی ماهر و تعلیم یافته در تبدیل جوامع به جوامع تکنولوژیک تاثیر انکارناپذیری داشته است. از آنجا که هر فردی سعی دارد شغلی را انتخاب کند که علاوه بر تامین نیازهای مادی از نظر فردی- اجتماعی و روان شناختی نیز او را ارضاء نماید. بدین لحاظ برای نیل به این هدف یعنی گماردن افراد در مشاغل مناسب مطالعه خصوصیات فردی و اجتماعی و روان شناختی نیروی انسانی لازم و ضروری است. در غیر این صورت، با سپردن مشاغل به افرادی که یا علاقه ای به انجام شغل مورد نظر ندارند و یا فاقد رضایتمندی شغلی لازم برای انجام آن هستند علاوه بر آنکه فردی ناشایست بر سر کاری گمارده می شود، بلکه موجب تغییر در سطح آموزشگاه نیز می گردد.تحول در آموزش مشکلات فراوانی را در تصمیم گیری مناسب شغلی و حرفه ای به وجود می آورد. به عنوان مثال می توان گفت تنوع و تعدد حرف و مشاغل و نیز پیچیده بودن روابط بین افراد، طرح ریزی حرفه ای و انتخاب شغل و رضایتمندی شغلی مفاهیمی هستند که معطوف به آموزش اند.از آنجا که کار قسمت اعظمی از اوقات زندگی هر فرد را به خود اختصاص می دهد حتی در جوامع بدوی نیز هر کس مجبور به انجام کاری است و باید قسمتی از وظایف محوله در جامعه خود را بر عهده گیرد. گروهی معتقدند انسان به خاطر ارضای نیازهای مادی خود بالاجبار به کار تن می دهد در حالیکه گروهی دیگر کار کردن و اشتغال را بالاجبار توام نمی دانند و معتقدند اجبار نمی تواند عامل مهمی در ادامه اشتغال به شمار رود. به نظر این گروه گرچه انسان از طریق کار نیازهای زندگیش را برطرف می سازد. در حین حال از کار نیز لذت می برد و به خاطر کار کردن زندگی می کند کار از سوی دیگر علاوه بر رفع نیازهای مادی برای جسم و ذهن تمرین و ممارستی طبیعی محسوب می شود و ارضاء کننده فعالتیها و تلاشهای جسمی و ذهنی انسان است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
میر مرتضی موسوی
کارشناسی ارشد علوم تربیتی گرایش برنامه ریزی آموزششی،مدیر آموزگار ابتدایی
سجاد سیفی
کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی ،مدیر ابتدایی
سیده فرشته آقائی
کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی ،آموزگار ابتدایی
رشید لشنی
کارشناسی ارشد،دبیر زبان و ادبیات فارسی