مطالعه استراتژی های بازاریابی تاثیرگذار در بازار هنرهای تجسمی ایران (با تاکید بر عناصر آمیخته بازاریابی)

امروزه اهمیت موضوع بازاریابی و پیوندش با هنرهای تجسمی، و ارائه دستاوردهای فعالیت های خلاقانه هنری به مخاطب ومصرف کننده بر کسی پوشیده نیست؛ اما مبحث بازاریابی در هنرهای تجسمی در ایران، موضوعی نسبتا تازه و بکر در پژوهشهای علمی و دانشگاهی می باشد. لذا نگارنده در این مقاله با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی در پاسخ به این پرس که "استراتژی های بازاریابی تاثیرگذار در بازار هنرهای تجسمی ایران کدامند؟"، به مطالعه وبررسی دقیق ادبیات موضوعی مرتبط پرداخته، و به این نتیجه می رسد که آمیخته بازاریابی "۵P" شامل عناصر محصول، قیمت، مکان عرضه، ترویج، و انسان، پاسخگوی تمامی جوانب بازاریابی موفق در حوزه هنرهای تجسمی نبوده و باید از آمیختهبازاریابی "۴C" شامل عناصر شبکه تماس شخصی و قابلیت های ارتبابی، محتوای اثر هنری، خلاقیت، و ارزش فرهنگی اثر نیزیتواما بهره برد. بنابراین مدل مفهومی تحقیق را بر اساس آمیخته بازاریابی "۵P-۴C" ارائه و استراتژی های موجود در هر یک از مولفه ها را به روش تحلیل محتوا، مورد بررسی قرار داده است.

کلیدواژه ها:

استراتژی بازاریابی ، بازار هنرهای تجسمی ، آمیخته بازاریابی