چگونه توانستم اختلال خواندن دلارام ، دانش آموز پایه اول دبستان را بهبود ببخشم

سواد خواندن ، به معنای علمی و جامع آن ، وسیله ای است که از طریق آن میتوان به ذخایر بی انتهای تجربه بشری دستیافت و منظور از خواندن بازشناسی بصری یک مجموعه حروف و تشخیص دادن آنها به عنوان یک واحد معنا دار (کلمه ) و به یادآوردن معنا ی آن کلمه (حافظه )، و ادغام آن کلمه با سایر کلمات قبل و بعد از آن و با شرایط متن (درک مفهوم) است. و یکی ازرایج ترین اختلالات یادگیری ،اختلال خواندن است زیرا خواندن پایه همه انواع یادگیری است. در این پژوهش دلارام دانش آموزپا یهاول با نزدیک شدن به پایان سال تحصیلی حتی قادر به تشخیص و شناسایی حروف نمی باشد و پژوهشگر با استفاده از آزمون هوشوکسلر و رسیدن به نمره هوشی دانش آموز ، بهره هوشی او را نسبت به وضعیت همسالانش بررسیکرده و با استفاده از رویکرد فرایند محور چگونگی انجام تکالیف توسط کودک را در خرده آزمون ها با هدف، آزمون فرضیه هادرباره چرایی کسب نمره پایین یا حتی نمره بالا در خرده آزمون ها به درک عملکرد کودک در آیتم های مجزا، که شامل انواعخطاهایی که کودک مرتکب می شود، بررسی کرده و متوجه می شود ،دانش آموز در چیرگی شناختی که شامل دو خرده آزمونحافظه فعال و سرعت پردازش است نسبت به توانایی های عمومی ، نمرات پا یین تری را کسب کرده و این نشان از وجود اختلالخواندن در دانش آموز است و با کسب اطلاعات بالینی غنی و ادغام این اطلاعات با د یگر اطلاعات موجود درباره کودک، زمینهفرهنگی و محیط خانه و مدرسه بر آن شده ، تا راه حل هایی جهت رفع مشکل خواندن دلارام ، دانش آموز پایه اول روستایهادی آباد را اجرا کند.

کلیدواژه ها:

خواندن ، مقیاس هوش وکسلر ، حافظه فعال ، سرعت پردازش