تاثیر هوش فرهنگی وخلاقیت بر گرایش کارآفرینی هنرجویان دهم و یازدهم هنرستان های دولتی دخترانه کاردانش و فنی و حرفه ای شهرستان محمودآباد

هدف اصلی پژوهش حاضر تاثیر هوش فرهنگی و ابعاد آن بر گرایش کارآفرینی با نقش میانجی قصد کارآفرینانه بوده است. جامعه آماری اینپژوهش شامل هنرجویان دهم و یازدهم هنرستان های دولتی دخترانه کاردانش و فنی و حرفه ای شهرستان محمودآباد بوده است که تعدادآنها ۴۰۶ نفر بود. حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی مورگان ۱۹۸ نفر محاسبه شد. همچنین از روش نمونه گیری تصادفی سادهاستفاده شده است. ابزار اندازه گیری این تحقیق پرسشنامه های استاندارد بوده است که از هوش فرهنگی از آنگ و همکارن (۲۰۰۴)؛ قصدکارآفرینانه از دی نابل و همکاران (۱۹۹۹) و مک گی و همکاران (۲۰۰۹) و صفا و منگلی (۱۳۹۴)؛ گرایش کارآفرینی از کوین و اسلوین (۱۹۸۹)دس و لامکین (۲۰۰۵) اقتباس شده است. جهت تعیین روایی پرسشنامه از روایی صوری و تحت نظر استاد راهنما استفاده شد. جهت تعیینپایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و با توجه به اینکه کلیه متغیرها دارای ضریب بیشتر از ۷ / ۰ بوده، پایایی آنها تایید شد. جهتبررسی فرضیات پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج فرضیه اصلی تحقیق نشان داد که هوش فرهنگیو مولفه های آن بر گرایش کارآفرینی با نقش میانجی قصد کارافرینی تاثیر دارد؛ فرضیه فرعی اول نشان داد که هوش فراشناختی بر گرایشکارآفرینی تاثیر دارد؛ فرضیه فرعی دوم نشان داد که هوش انگیزشی بر بر گرایش کارآفرینی تاثیر دارد؛ ؛ فرضیه فرعی سوم نشان داد کههوش شناختی بر گرایش کارآفرینی تاثیر دارد؛؛ فرضیه فرعی چهارم نشان داد که هوش رفتاری بر گرایش کارآفرینی تاثیر دارد؛ فرضیه فرعیپنجم نشان داد که هوش فرهنگی بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارد؛ فرضیه فرعی ششم نشان داد که قصد کارآفرینانه بر گرایش کارآفرینی تاثیر دارد.

کلیدواژه ها:

هوش فرهنگی ، قصد کارآفرینانه ، گرایش کارآفرینی ، هنرجویان هنرستان