زمینه و هدف:
طب مکمل روشی رایج، کم هزینه و کم عارضه میباشد که در کنار طب رایج به عنوان جزعی از پرستاری کل نگر مورد استفاده قرار میگیرد.
طب مکمل شامل رویکرد های مختلفی مانند موسیقی درمانی، ماساژ طب سوزنی و بسیاری از رویکرد ها و روش ها میباشد که یکی از رایجترین روش ها در بین کادر درمان
رایحه درمانی میباشد که با استنشاق عصاره و جذب ان از مخاط بینی عملکرد و اثر آن شروع میشود و یکی گیاهان پرکاربرد
اسطوخودوس میباشد که با داشتن موادی مانند لینالول و لینالیل استات میتواند بر سیستم ءصبی و ادرنال اثر کند و سبب ارامبخشی و کاهش تنش شود. مطالعه حال حاضر با هدف بررسی کاربرد
رایحه درمانی اسطوخودوس در اختلالات مختلف انجام شده است.روش: به منظور یافتن مطالعات و منابع مرتبط از چکیده و متن کامل ۸۱ مقاله در پایگاه های اطالعاتی از پایگاه های، PubMed, Scopus , web of science, SID بدون محدودیت زمانی و نوع مقاله با کلیدواژه های رایحه درمانی، اسطوخودوس، طب مکملو معادل انگلیسی ان ها استخراج گردید که با حذف مقالات فاقد متن کامل و نامه به سردبیر درنهایت ۷۰ مقاله دریافت شد که ۱۲ مقاله بطور کامل بررسی و ۶۲ مقاله مورد مرور اجمالی قرار گرفت.نتایج: نتایج مطالعات قبلی حاکی از ان بود که
رایحه درمانی اسطو خدوس در اختلالات خوا به منظور بهبود کیفیت خواب و در کاهش اضطراب بیماران موثر میباشد ما نتایج نشان داد نمیتواند اختلالات خواب را به طور کامل درمان کند . در مطالعات مختلف تاثیر
رایحه درمانی بر علایم همودینامیک در برخی مطالعات مثبت و در برخی مطالعات بی اثر بود که می تواند به علت نوع اختلال و یا جمعیت مورد مطالعه باشد.
رایحه درمانی اسطوخودوس می تواند حافظه کاری را بهبود ببخشد و در اختلال افسردگی و کاهش درد موثر باشد و همچنین در خستگی بیماران موثر واقعم شود . نتایج مطالعات مختلف نتایج مثبت
رایحه درمانی اسطوخودوس را در اختلالات مختلف نشان داد .نتیجه گیری: بین
رایحه درمانی اسطوخودوس با اختلالات مختلف رابطه معناداری وجود دارد که اگر براساس پروتکل و به نحو صحیح در بیماران مورد استفاده قرار گیرد نتایج مثبت دارد هرچند در محدودی از مطالعات بی اثربود اما هیچ مطالعه ای از اثرات سو و زیان بار
رایحه درمانی اسطوخودوس بافت نشد. رایحه در مانی
اسطوخودوس در اختلالات خواب، اضطراب، افسردگی، درد و بهبود حافظه کاری و خستگی و بهبود علایم همودینامیک می تواند موثر باشد. لذا یک مطالبعه متاآنالیز در این زمینه و ایجاد پروتکل برای روش استفاده و معیار ورود بیماران به این روش درمانی ضروری به نظر می رسد.