خیمه شب بازی های بازاریابی بر روی مرزهای اخلاق

وقتی صحبت از اخلاق کسب وکار می شود، صاحبان کسب وکارها موظف می شوند همواره از مرزهای خاصی تبعیت کنند، اما برخی برای خود مرزهای جدیدی ابداع می کنند که می تواند گاه سازنده و گاه مخرب باشد. شاید برخی تبعیت از قواعد اخلاقی را در کسب وکارشان برخلاف اصول سوددهی بدانند اما برخی حاضر نباشند حتی در سخت ترین شرایط رقابتی اخلاق را زیر پا بگذارند و چنین شرایط گوناگونی به خودی خود می تواند سبب ایجاد تعارضهای اخلاقی زیادی در ذهن افراد شود. در این میان یکی از جذابترین مفاهیم در زندگی انسانها مطرح می شود و آن تمایل انسان به پیشرفت است که از یک سو می تواند موجب رساندن انسان به تعالی و از سوی دیگر سبب اعتیاد انسان به تجملات و لذتگرایی های دنیوی باشد و یکی از مهم ترین عناصری که در دنیای نوین می تواند سبب تشویق یا تقبیح هر یک از تمایلات انسان شود را امروزه با نام بازاریابی می شناسیم .بازاریابی دانش و حرفه ای است که به همان اندازه که می تواند سازنده باشد و انسانها را به بهبود خود و شرایط زندگی شان سوق دهد، می تواند فریبنده باشد و انسان را در خود و اهدافش غرق کند. بازاریابی را به همین دلیل می توان بازیگر نمایشی دانست که در کنار مرزهای اخلاق، نمایش خود را به اجرا درمی آورد، تصمیم با افراد این نمایش و وجدانشان هست که در جایگاه امن اخلاقی خود بمانند یا مرزها را بشکنند.در این پژوهش بر آنیم تعریفی از بازاریابی اخلاقی ارائه دهیم و با شیوه تحلیل محتوای کیفی ارتباط میان اخلاق و نقش آن را در جهان کسب وکار و مدیریت بیان کنیم .

کلیدواژه ها:

اخلاق ، مدیریت ، بازاریابی ، انسان ، کسب وکار