تحلیل جامعه شناختی تمایزپذیری نهاد های اجتماعی در دوره پهلوی اول و دوم
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 99
فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JOU-3-4_163
تاریخ نمایه سازی: 1 مهر 1403
چکیده مقاله:
تحقیق حاضر می کوشد، یک شناخت تحلیلی و انتقادی از نقش نوسازی و مدرنیته در فرآیند تمایزپذیری نهادی در نظام سلطنتی پهلوی اول و دوم بدست دهد. همچنین این سوال مطرح شدکه، هر چه جامعه در مرحله گذار از سنتی به مدرن از توسعه موزون، متعادل و تدریجی برخوردار شده لاجرم با تغییر و تمایزپذیری نهادی مواجه گردیده است و بر عکس اگر جامعه از روند توسعه متوازن، همگام و تدریجی برخوردار نشده و یا یکی از نهادها فربه تر بوده و دیگر نهادهای اجتماعی را تحت سیطره خود گرفته با اختلال کارکردی و ضعف تمایزپذیری نهادی مواجه شده است. در دوره پهلوی اول و دوم سیطره و هژمونی با نهاد قدرت بود و سایر نهادهای اجتماعی تحت سیطره آن بودند و چون نهاد قدرت دچار اختلال کارکردی بود فلذا مانع کارکرد سالم سایر نهادها شده و در نتیجه نهادهای اجتماعی به شدت از اختلال کارکردی برخوردار بودند و حتی در دوره پهلوی دوم سیاست حداکثری منجر به اقتدارگرایی رژیم شده و به تمایزپذیری آمرانه سوق پیدا کرد و وقوع انقلاب اسلامی نیز تا حدودی متاثر از همین اختلال کارکردی نهادی دوره پهلوی دوم بود. تلقی از پدیده مدرنیته، نوسازی و توسعه به عنوان واقعیت های تاریخی که ریشه در دگرکونی های اجتماعی درازمدت جامعه ایرانی دارد خواه و ناخواه روش انجام پژوهش حاضر را به سوی روش تطبیقی- تاریخی و اسنادی سوق داده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
علی خدائی نانسا
دانشجوی دکتری جامعه شناسی،دانشکده علوم اجتماعی و تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، ایران.
داود ابراهیم پور
استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی و تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، ایران.
فیروز راد
استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تبریز، ایران.
صمد صباغ
استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی و تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، ایران