بررسی همانندی های نظریات عبدالقاهر جرجانی با ساختارگرایی و نقد نو

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 55

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_RHET-4-7_006

تاریخ نمایه سازی: 27 شهریور 1403

چکیده مقاله:

عبدالقاهر جرجانی، بلاغی شهیر ایرانی در قرن پنجم با دو کتاب مهم خود، «اسرارالبلاغه» و به خصوص «دلائل الاعجاز»، انقلاب بلاغت عرب را رقم زد. در قرن حاضر پس از تلاش های محمد عبده در مصر برای احیای تفکر علمی اسلامی، تصحیح و چاپ آثار جرجانی رونق یافت. بلافاصله بعد از آن، تازگی و به روز بودن بسیاری از آرائش مورد توجه قرار گرفت و جست وجوی مشترکات نظری و عملی او با زبان شناسی و فلسفه زبانی مدرن به شکل گسترده آغاز شد. این تلاش که شاید اکنون به نیمه رسیده باشد، منجر به یافتن برابرنهادهای بسیاری برای آرای او شده و نتایج قابل توجهی در پی داشته است. بعضی از این همانندی ها نیز که عمدتا از سوی محققان عرب طرح شده است، آمیخته به خطا یا نوعی تعصب و احساس کهتری بوده و در نتیجه مستلزم نقد و بررسی است. این مقاله در پی آن است که با نگاهی نقادانه، تعدادی از آراء جرجانی در کتاب دلائل الاعجاز را که مجموعا به نام «نظریه نظم» شهرت یافته در مقابل بعضی مشترکات طرح شده در زبان شناسی ساختارگرا و نقد نو بسنجد و به نقد و بررسی این مشترکات بپردازد. لفظ و معنی، محور جانشینی و هم نشینی و تفاوت زبان و کلام، از اهم مباحثی هستند که مجرای پیوند جرجانی با زبان شناسی معاصر به شمار می آیند.

نویسندگان