جانشینی دولتها در مسئولیت بین المللی

با توجه به ماهیت شخصی هرعمل متخلفانه با قوانین بین الملل توسط یک کشور، مسئولیت بین المللی آن کشور ناشی می شود . با این حال، این قاعده در موارد جانشینی دولتها و در خصوص مسئولیت های بین المللی آن دولت قبلی ، پاسخگوی مناسبی نیست . موضوع جانشینی کشورها در زمینه مسئولیت بین المللی به عنوان یک پیامد از جانشینی مورد بررسی قرار می گیرد که بر پایه تعهدات ناشی از ان ارتکاب اعمال متخلفانه بین المللی می باشد. اگر به دلیل نبود دولت مرتکب مسئولیت بین المللی آن نیز فراموش شود عمل متخلفانه بین المللی بدون جبران رها خواهد شد وحق دولت زیان دیده برای دریافت جبران نادیده گرفته خواهد شد.بررسی رویه کنونی دولتها نشان میدهدکه محدوده به کارگیری دکترین عدم جانشینی دولتها در مسئولیت بین المللی جز دربرخی موارد نظیر وجود دولت مرتکب (دولت قبلی )بسیارمحدود شده است ..حتی در صورت وجود دولت پیشین ،با احراز رضایت دولت جانشین ،میتوان ماهیت سرزمینی بودن عمل متخلفانه و استفاده از اصل بهرهمندی ناعادلانه ، موضوع جانشینی دولتها در مسئولیت بین المللی را مورد بحث قرار داد .این مقاله در پی آن است که با بهرهگیری از اصول حقوقی و بررسی عملکرد حکومت ها در موقعیت های مختلف انتقال قدرت، به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا مسئولیت های بین المللی که پیش از تاریخ انتقال قدرت برای حکومت پیشین به وجود آمده، به حکومت جدید منتقل می شود؟

کلیدواژه ها:

جانشینی ، مسئولیت بین المللی ، عمل متخلفانه بین المللی ، نقض تعهد بین الملل ی ، دکترین رویه قضایی .