ارتباط تحول منسوب به جنسیت (حالت و کیفیت جنس ) و اختلال هویت جنسی (منسوب به جنس )از دید آموزه های اسلامی

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 160

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LPPJ01_0881

تاریخ نمایه سازی: 18 شهریور 1403

چکیده مقاله:

یکی از مباحث نوظهور که علوم مختلفی چون پزشکی ، روان شناسی ، جامعه شناسی و حقوق را از زوایایی به خود مشغول کرده است ، تغییر جنسیت می -باشد. در آثار فقهی و حقوقی ، احکام و تکالیف دو دسته از افراد مبتلا به اختلال جنسیتی یعنی اشخاص خنثی و ممسوح به تفصیل بیان شده است ، اما با رهیافت -های جدید دانش روان پزشکی ، نوع دیگری از اختلال جنسیتی به نام روان دگر جنسی مکشوف گردیده که با ویژگی -های منحصر به فرد از دو دسته پیش گفته متمایز می شود و در واقع تغییر جنسیت به معنی دقیق کلمه در خصوص دسته اخیر مصداق می -یابد. بسیاری از فقها و حقوقدانان معاصر، تغییر جنسیت را مجاز می -دانند. با استناد به آیات و روایات است و نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که جهت حصول تربیتی سالم و کارآمد باید جنسیت کودکان را فارغ از نگاههای فرهنگی و سوگیریهای جنسیتی به عنوان رکن مهم تربیتی مورد دقت قرار داد. بر اساس یافته های این پژوهش نگاه تساویطلبانه به جنسیت و نیز توقع یکسان در ارائه نقش جنسیتی ، نگاهی ناصحیح و به دور از واقعیات تکوینی کودکان ومخل امر تربیت است . پژوهش نشان داد که الف ) افراد دارایاختلال هویت جنسی از زمان کودکی احساس متفاوتی نسبت به خود دارند. ب) آگاهی افراد جامعه درباره این افراد اندک، همراه با انگ زنی و آزار جسمی و روحی است ؛ خانواده در مواجهه با افراد دارای اختلال هویت جنسی دو دسته اند: مدرن و سنتی . خانوادههای مدرن تا حدودی برخوردی حمایت گرایانه دارند اما خانوادههای سنتی مواجهه ای سرکوبگرانه و مبتنی بر خشونت اتخاذ می کنند. ج) عمل تغییر جنسیت یک عمل جراحی ترمیمی است ، هویت آنها قبل و بعد از جراحی تغییر چندانی نمی کند. اغلب این افراد بعد از جراحی دارای مشکلات اجتماعی ، مالی و جسمی هستند و از نهادهای مسئول انتظار حمایت مالی و معنوی دارند.در طول بیست سال اخیر، علاقه مندی به ارزیابی و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن افزایش چشمگیری یافته است و بهبود عملکرد روزانه و کیفیت زندگی بیماران، به صورت یک هدف درآمده است . با توجه به اینکه در ایران به بررسی کیفیت زندگی تبدلخواهان جنسیتی پس از عمل پرداخته نشده است ، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی پس از عمل جراحی ، تغییر جنسی از مرد به زن و زن به مرد و عوامل فردی مرتبط با آن انجام شد. با توجه به اینکه تعیین چگونگی کیفیت زندگی زنان مبتلا به انواع بیماریها ازجمله بیماران اختلال هویت جنسی مهم می باشد و ازآنجایی که انتظار می رود این بیماران بعد از عمل جراحی تغییر جنسیت ، در جامعه مانند یک زن یا مرد سالم زندگی کنند، بنابراین تعیین کیفیت زندگی زنان و مردان تبدلخواه جنسیتی بسیار مهم است . تحقیقات نشان داد که درمجموع، کیفیت زندگی زنان و مردانی که عمل تغییر جنسیت انجام میدهند بعد از عمل افزایش مییابد اما بهطورکلی، میزان کیفیت زندگی زنانی که عمل تغییر جنسیت انجام میدهند و مردمیشوند، مخصوصا در ابعاد مطلوبیت اجتماعی، هیجانات، وابستگی، کمال جسمانی، بهمراتب بیشتر از مردانی است که عمل تغییرجنسیت به زن را انجام میدهند. تربیت دوجنسیتی، شیوهای تربیتی است که در آن پیشنهاد میشود هر دو جنس بدون توجه بهویژگیهای زیستی، به یک صورت پرورش یابند و دارای مجموعهای از ویژگیها و رفتارهای زنانه و مردانه باشند تا متناسب باموقعیت، زنانه یا مردانه رفتار کنند. پرسش اساسی این است که این رویکرد با چه چالشهایی روبه روست. در پاسخ، با رجوع بهمنابع مرتبط به موضوع، از جمله کتابهایی در زمینه مطالعات زنان و روانشناسی و منابع روایی، مطالب جمع آوری شده است. بابررسیهای انجامشده این نتیجه بهدست آمد که این رویکرد در سه زمینه زیستی و روانشناختی و دینی با چالش روبه روست. درزمینه زیستی، تفاوتهای ظاهری و عملکردهای هورمونی متفاوت زن و مرد، رفتارهای متفاوتی را به دنبال دارد. در زمینهروانشناختی، تفاوت در حرمت خود و یادگیری و علایق و احساسات، موجب بروز رفتارها و عکسالعملهای متفاوت میگردد.مغایرت رویکرد تربیت دوجنسیتی با آموزههای دینی نیز از دیگر چالشهای این رویکرد است. به نظر میرسد تفاوت در معنایلغوی جنس و جنسیت، به این نکته برمیگردد که جنس بهمعنای زن و مرد بودن است، ولی جنسیت حالت و کیفیت زن و مرد بودن را نشان میدهد و به نوع رفتار فرد که زنانه یا مردانه باشد، برمیگردد؛ به این معنا که جنسیت، نمود ویژگیهای مردان و زنان در مواجهه با زندگی اجتماعی و فرهنگی از طریق اجتماعی شدن است یکی از مشکلات نو فقه، مسئله تحول حالت و کیفیت نوع است. این امر علاوه بر تطور نوع فرد، زندگی تکالیفی و فقهی او را دگرگون میکند.تحول حالت و کیفیت نوع عبارتاست ازتطور حالت و کیفیت نوع یک فرد از مذکر به مونث ، از مونث به مذکر، ازبی جنس به مذکر، از بی جنس به مونث. درتعریف عام نیز دربردارنده تحول حالت و کیفیت نوع در جانداران و با این که درختان می گیرد. این تحقیق، از روش آمیزه ای وبه کمک اسناد نوشتاری و نرم افزارهای علمی و روش داده پردازی توصیفی وتحلیلی سود برده است و با رجوع به قرآن، روایات،فقه ارتباط تحول حالت و کیفیت نوع و اختلال هویت منسوب به نوع را مورد بررسی قرار میدهد. درمورد تحول حالت و کیفیتنوع در اشخاص بی جنسی روحی )ترنس سکشوال( اختلاف دید جدی موجود است.بعضی مجتهدان شیعه معتقد به تجویز هستندو در مقابل همه دانشمندان سنی به حرام بودن تحول حالت و کیفیت نوع معتقدند. چنان چه بعضی از مجتهدان شیعه نیز به حرامبودن تحول حالت و کیفیت نوع معتقد شدهاند. از دید دانشمندان شیعه که به تجویز تحول حالت و کیفیت نوع معتقد شده اند هیچسببی مبنی بر حرام بودن این مظهر نو وجود ندارد.

کلیدواژه ها:

تحول حالت و کیفیت جنس ، تکالیف ، تطور منسوب به جنس ، اختلال هویت منسوب به جنس ، آموزه هایاسلامی

نویسندگان

سکینه گنج خانلو

دانشجوی دکترا، دانشگاه تربیت مدرس رشته مطالعات زنان

طوبی شاکری گلپایگانی

استادیار دانشگاه تربیت مدرس