جایگاه دولت در نظریه سیاسی نئولیبرالیستی (مطالعه تحلیلی - انتقادی)

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 76

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LPPJ01_0537

تاریخ نمایه سازی: 18 شهریور 1403

چکیده مقاله:

دال مرکزی گفتمان و ادبیات سیاست به معنای آکادمیک آن مفهوم »دولت « و یا مشتقات آن می باشد که دامنه ی دخالت آن در قلمرو دیانت ، فرهنگ ، اقتصاد، خیرات عمومی ، مناسبات حقوقی و غیره از نقطه نظر پیامدها و نتایجش برای ایجاد یک جامعه یا سامان سیاسی نیک ، همواره میدان و معرکه ی نظریه پردازی نظریه پردازان بوده است . بنابراین ، در مقاله پیش رو با بیان خاستگاه تاریخی و عناصر نظری نظریه ی نئولیبرالیسم و آراء متفکران برجسته اش تلاش می شود تا زمینه و تمهیدات لازم برای مساله ی اصلی پژوهش حاضر که عبارت از سنجش تطبیقی جایگاه دولت در اندیشه ی نئولیبرالیسم فراهم شود یافته های تحقیق نشان می دهد که نئولیبرالیسم نه به انکار و رد کامل دولت بلکه به دولت حداقلی بی طرف اعتقاد داشته که در آن، آزادی فردی از طریق تحقق نوعی نظم خودجوش غیرسیاسی محقق گردد از این رو طرفدار رقابت آزادانه ی افراد و مخالف عدالت اجتماعی است .

کلیدواژه ها:

دولت ، نئولیبرالیسم ، مطالعه تحلیلی - انتقادی .

نویسندگان

سیدسعید موسوی

دانشجوی دکترای علوم سیاسی، گرایش اندیشه ی سیاسی