معنای سعادت ازنظرفیلسوفان و اندیشمندان

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 62

فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PLCCONF11_009

تاریخ نمایه سازی: 12 شهریور 1403

چکیده مقاله:

از آنجا که انسان مخلوق پرودگار مهربان است، آیات نازل شده، جامع ترین و واقعی ترین مفاهیم و ارزیابی را در موردسعادت بیان داشته است. یکی از مباحث بنی ادی در فلسفه اخلاق، بحث سعادت است. سعادت، غایت مطلق ومطلوبنهایی تمام فعالیت های عقلانی و فضایل اخلاقی است. کلید سعادت، معرفت نفس است و به واسطه تاثیر و تاثر متقابلروح و بدن سعادت حقیقی انسان با تحقق تمامی کمالات روحی و جسمی حاصل می شود. موضوع سعادت، از مهمتر ینپرسشه ایی است که اندیشه فلاسفه ی یونان باستان را به خود برانگیخته بود، و در آن دسته از سخنان اولیه افلاطون کهاحتمالا نمایانگر افکار سقراط هستند، به کنکاش مسائل اخلاقی می پردازد تا بتواند در حد لازم، تعریفی از چیستی فضیلت،زندگی سعادتمندانه و تناسب میان فضیلت وچگونگی رسیدن به سعادت انجام شود. در این مقاله، بر اساس اصلسعادتباوری سعی شده است تا آر ای سقراط درباره نسبت میان فضیلت و سعادت بیان شود و دفاعی از آنچه به «اصل حاکمیت فضیلت» معروف است ارائه گردد. سعادتمند کسی است که از قوی ترین لذت ها، اعم از لذت های ذاتی، عقلی، فعلی و دائمی بهره مند است. با توجه به ابعادشناختی و اخلاقی انسان، هرگز نمیتوان بدون تحصیل علم و حکمت و تهذیب اخلاق بدین سعادت نایل شد. از آنجاکه شکوفایی وبهره گیری از عقل عملی تنها در عرصه جامعه امکان پذیر است، با انزوا و گوشه نشینی کسب سعادت محالاست.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

مژگان شایان

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحدنجف آباد