راهبردهای شناختی و نقش آن در افزایش یادگیری اجتماعی دانش آموزان

یادگیری اجتماعی به یادگیری از طریق مشاهده ی رفتار افراد دیگر با هدف انطباق رفتارها در عرصه های اجتماعی گفته می شود. این نظریه، عنوان می کند که رفتارهای اجتماعی ما با مشاهده و تقلید از دیگران شکل می گیرنددر نظریه یادگیری اجتماعی بندورا بر فرآیندهای واسطه ای شناختی تاکید می شود و او چنین فرض می کند که ایون فرآینودها، اثرگوذاری رویدادهای محیطی را بر اکتساب و نظم بخشیدن به رفتارها تعیین می کنند. ساز و کار این نوع از یادگیری تشویق جانشینی و تنبیه جانشینی است. در واقع استفاده از راهبردهای شناختی توسط دانش آموزان باعث آماده سازی، ترکیب و ذخیره سازی اطلاعات جدید با اطلاعات از قبل آموخته شده در حافظه دراز مدت آنها می شود واین مهارت ها به دانش آموزان کمک می کنند درک بهتری از مطالب درسی خود داشته باشند. همچنین راهبردهای شناختی در جهت نظارت بر یادگیری و هدایت آنها می توانند به دانش آموزان در زمینه یادگیری اجتماعی اثر داشته باشند. بکارگیری راهبردهای شناختی توسط دانش آموزان موجب می گردد تا دانش آموزان دیدگاه متفاوت تری نسبت به یادگیری مطالب داشته باشد و در یادگیری، موفقیت لازم را کسب کنند. شناخت به دانش آموزان کمک می کند یاد بگیرند، فکر کنند و به یاد آورند و در طرف دیگر راهبردهای شناختی باعث می گردد دانش آموزان درباره نحوه درست استفاده از راهبردهای شناختی در جهت یادگیری اجتماعی و دستیابی به اهداف آموزشی کلاس درس می باشد. راهبردها و مهارت های شناختی زمینه حضور فعال دانش آموزان را در فرایند یادگیری و نقشه شناختی در جهت روش های یادگیری را برای دانش آموزان فراهم آورده و این راهبردها اگر با راهبردهای شناختی امتزاج یابند، دانش آموزان بهتر می توانند بر فرایند این نقشه ذهنی خود، که در جهت یادگیری بهتر و موثرتر است، کنترل داشته باشند و لذا بدینصورت زمنه افزایش یادگیری اجتماعی فراهم می گردد.

کلیدواژه ها:

راهبردهای شناختی ، یادگیری اجتماعی ، دانش آموزان.