دگردیسی کنش در ترس و لرز غلامحسین ساعدی با تکیه بر نظریه عمل پیر بوردیو

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 77

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JLCR-13-1_005

تاریخ نمایه سازی: 27 مرداد 1403

چکیده مقاله:

از جمله ابزارهای پژوهشگر حوزه ادبی، نقد جامعه شناختی است که به کمک آن می تواند جهان متن را تحلیل کند و از رهگذار آن به انکشاف معنا دست یابد. در این پژوهش، برآنیم به روش تحلیل کیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و بر مبنای نظریه عمل یا کنش پیر بوردیو قصه های شش گانه ترس و لرز غلامحسین ساعدی را بازخوانی کنیم. در هر قصه تلاش کردیم به صورت مجزا عادت واره، سرمایه، موقعیت هر شخصیت در میدان مورد نظر و روابط ایشان را بررسی کنیم. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد: ۱. فقر و کمبود سرمایه فرهنگی و اقتصادی مهم ترین عامل برای ایجاد و گسترش خرافه، ترس و به ویژه تحمیل آن به عنوان عادت واره اهالی آبادی است. ۲. یکی از عادت واره های برجسته اهالی ترس و انفعال است که به طرق مختلف آن را دائما بازتولید می کنند و به نسل بعدی انتقال می دهند ۳. با وجود کمبود و فقر سرمایه، اهالی سعی می کنند موقعیت خود را در میدان حفظ و حتی برای ارتقای آن تلاش کنند. مبنای رابطهشان، بر اساس موقعیت شان در میدان تغییر می کند و حتی به نزاع روی می آورند. ۴. به هنگام خارج شدن اهالی از آبادی یا ورود شخص یا اشخاصی به آن جا، اهالی احساس خطر می کنند؛ به ویژه کسانی که از سرمایه اقتصادی برخوردارند بیش از دیگران دچار ترس و لرز می شوند. ۵. همبستگی اهالی با پیشروی قصه ها به تدریج کاهش می یابد و در قصه ششم به طور کامل فروپاشی روابط اهالی علنی می شود. ۶. با پیشروی قصه ها از میزان کنشگری شخصیت ها کم می شود و به سمت کنش پذیری پیش می روند.

نویسندگان

شیرزاد طایفی

دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

محمد شیخ الاسلامی

دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران