خوانش غزل «نه یله مه جی» اثر حبیب الله بخشوده بر اساس نظریه روانکاوی ژاک لاکان

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 195

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IRANOLOGY02_013

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1403

چکیده مقاله:

خوانش های بینارشته ای در حوزه مطالعات ادبی در سال های اخیر با رشد بسیار زیادی همراه بوده که از میان این خوانش ها، می توان به ارتباط گسترده و چشمگیر روانکاوی و نقد ادبی اشاره کرد. پیوند روانکاوی با ادبیات، پیوندی تنگانگ و روشنی بخش بوده است، به گونه ای که هم فروید و هم روانکاوان پس از او، همچون ژاک لاکان، چه در مقام تحلیل برخی متون ادبی و چه در مقام تفسیر بسیاری از مسائل روانکاوی از داستان ها یا شخصیت های ادبی یاری گرفته اند. شعر «نه یله مه جی» اثر حبیب الله بخشوده شاعر ایلامی، از جمله غزل های کردی ای است که به باور نگارنده، توانایی گسترش معنا از طریق خوانش بر مبنای روانکاوی ژاک لاکان را داراست. در این مقاله، نگارنده به روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش خواهد بود که میان ساحات سه گانه روانی از منظر ژاک لاکان و شعر «نه یله مه جی» اثر حبیب الله بخشوده تا چه اندازه مشابهت وجود دارد؟ در این راه ،ضمن تعریف برخی از اصطلاحات و مفاهیم بنیادین روانکاوی لاکانی، از جمله: ساحت های سه گانه «تصویری، نمادین و واقع»، نشان می دهد که این غزل به نوعی تلاش برای بازگشت به «ساحت تصویری» به عنوان بهشت خیالی و گمشده آدمی است. راوی شعر (که می توان کودک آدمی را به جای آن نشاند) میکوشد با بازگشت به ساحت تصویری و یکپارچگی، به وحدانیت گمشده اش دست یابد. او در آغاز شعر با اضطراب جدایی از محبوب روبه رو شده و با به کارگیری برخی سازوکارهای دفاعی سعی در کاستن از اضطراب خود دارد؛ گاه خود را همه توان و گاه در موضعی شکننده می یابد. راوی در پایان با حقیقت زندگی که همانا آشتی با محدودیت و زوال است، کنار آمده و فقدان وجودی انسان را با تمام تلخی هایش می پذیرد.

نویسندگان

محمد مرادی نصاری

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی ،ایلام، ایران