شیوه ها و کارکرد گفت وگو در منظومه های محلی رایج در سوادکوه با تاکید بر منظومه هژبرسلطان
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 72
فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ADAMA-7-1_006
تاریخ نمایه سازی: 22 مرداد 1403
چکیده مقاله:
گفت وگو یکی از اساسی ترین عناصر شکل دهی داستان، نمایشنامه، شعر و قصه است که به کمک آن می توان به شخصیت اصلی و واقعی قهرمانان آثار پی برد. گفت وگو عبور از مرحله خودبینی، یک جانبه نگری و جزم اندیشی و نماینده درک حضور دیگری، مدارا و تحمل، تساهل و درنهایت نیل به آزادی و دموکراسی در متن است. پایه گفت وگو، مشارکت، هم زبانی و فهم زبان یک دیگر است. منظومه هژبرسلطان، سرگذشت اسدالله خان باوند معروف به هژبرسلطان، کوچک ترین فرزند اسماعیل خان باوند سوادکوهی، معروف به امیر موید است. این اثر منظومه ای حماسی- روایی است که به تراژدی می انجامد. این منظومه مازندرانی، ساختاری ترجیع بندگونه دارد. براساس قواعد عروضی ادبیات عامه (تکیه، اشباع، ساز یا آلت موسیقی و خواننده عامی) در بحر هزج مسدس محذوف یا مقصور سروده شده است. این پژوهش تلاش می کند تا با روش توصیفی – تحلیلی شیوه های گفت وگو را در منظومه هژبرسلطان و دیگر منظومه های رایج در سوادکوه تجزیه و تحلیل کند. براین اساس می توان گفت، گفت وگوهایی توام با رجز خوانی، تنبیه و تحذیر، غرور و فخرفروشی نسبت به دیگران، تحقیر، امری و...در این منظومه جهت داده شده است. این منظومه، از نظر شیوه های گفت وگو در میان منظومه های رایج در سوادکوه و مازندران منحصر به فرد است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
عارف کمرپشتی
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل، بابل، ایران.