راهبرد های آموزشی برای دانش آموزان تیزهوش دارای اختلالات یادگیری خاص: یک مقاله مروری
محل انتشار: دومین کنگره ملی مشاوره توانبخشی ایران
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 312
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CRCI02_180
تاریخ نمایه سازی: 20 مرداد 1403
چکیده مقاله:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه راهبردهای آموزشی برای دانش آموزان تیزهوش دارای اختلالات یادگیری خاص می باشد.مقدمه: براساس تعریف dsm۵ اختلال یادگیری خاص نوعی اختلال رشد عصبی است که توانایی یادگیری یا استفاده از مهارت های خاص تحصیلی مانند خواندن، نوشتن و حساب را که پایه و اساس یادگیری آکادمیک هستند، مختل می کند. مارلند از سازمان آموزش آمریکا(۱۹۷۲) در تعریف کودکان تیزهوش اظهار می دارد که کودکان تیزهوش و بااستعداد آنهایی هستند که توسط افراد واجد شرایط حرفه ای شناسایی می شوند و به دلیل توانایی های برجسته شان میتوانند عملکرد بالایی داشته باشند. تحقیقات نشان داده اند که ۱۴ درصد از تیزهوشان از ناتوانی یادگیری رنج میبرند و این رقم، اهمیت تلاش مدارس برای بهبود عملکرد تحصیلی این دانش آموزان را نشان می دهد. این افراد کسانی هستند که از طرفی در یک یا چند زمینه تیزهوش هستند و از طرفی ناتوانی دارند که جنبه هایی از موفقیت تحصیلی آنها را دچار مشکل می کند. این گروه از کودکان، سه زیرگروه دارند: دانش آموزان تیزهوش که پایینتر از سطح انتظار ظاهر می شوند، دانش آموزانی که از ابتدا برای خدمات ویژه تحصیلی شناسایی می شوند و در نهایت دانش آموزانی که استعداد و ناتوانی شان یکدیگر را خنثی می کنند. تشخیص دانش آموزان تیزهوش با ناتوانی یادگیری، پایان ماجرا نیست بلکه تازه آغاز ماجرا است. هنگامی که یک مدرسه یک دانش آموز را بعنوان تیزهوش دارای ناتوانی یادگیری شناسایی می کند، یک وظیفه اخلاقی دارد تا فرصت های آموزشی سازنده ای را با ایجاد تغییراتی در برنامه درسی دنبال کند. بسیاری از محققین نیاز به آموزش راهبردهای خاص را برای کمک به دانش آموزانی که هم با استعداد و هم ناتوان در یادگیری هستند، برای جبران ناتوانی خود به منظور تبدیل شدن به یادگیرندگان مستقل تر، یادآور شده اند. بنابراین، معلمان آموزش و پرورش تیزهوش، مربیان استثنایی و معلمان آموزش و پرورش عادی باید به اجرای اینگونه راهبردهای یادگیری فکر کنند. یک عمل موثر در ۳۰ سال گذشته برای این دانش آموزان آن است که هر استراتژی فردی، تلفیقی از مراحل کوچکی باشد که برای تکمیل تکالیف استفاده شود.روش تحقیق: پژوهش حاضر، مروری بر مطالعات انجام شده می باشد که در مجلات علمی انگلیسی زبان به چاپ رسیده است و به بررسی راهبرد های آموزشی برای دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص پرداخته اند. در این پژوهش نخست با استفاده از کلیدواژه های gifted students, learning disability, gifted with a learning disability, twice exceptional , teaching strategies,در پایگاه های اطلاعاتی علمی google scholar, research gate, frontiers in psychology, science direct و eric مقالاتی که عنوان یا چکیده آنها دارای کلیدواژه های مذکور بود، استخراج گردید. یافته ها: از کل مقالات بررسی شده ۱۶ مقاله که دارای معیار های مناسب ورود به مطالعه بودند، انتخاب شدند و یافته های آنها مورد بررسی قرار گرفت. معیار ورود مطالعات شامل مقالات انگلیسی زبان با متن کامل بود که راهبرد های آموزشی برای دانش آموزان تیزهوش با اختلالات یادگیری را مورد بررسی قرار داده باشد و معیار های خروج از تحقیق شامل مطالعاتی بود که هم راستا با هدف تحقیق نبوده، خارج از معیار های ورود مطالعات قرار داشتند و به صورت کلی کودکان تیزهوش یا دارای اختلال یادگیری را بررسی کرده اند. بحث و نتیجه گیری: در مطالعه مروری حاضر، با کنار هم قرار دادن ۱۶ تا از نتایج پژوهش انگلیسی زبان به بررسی راهبردهای آموزشی برای دانش آموزان تیزهوش دارای ناتوانی های یادگیری پرداخته شده است. پژوهش های بررسی شده نشان دادند که کلاس های عمومی همراه با کلاس های خصوصی در بخشی از روز که به صورت شخصی سازی شده برای یک دانش آموز فراهم شده است، ترکیب مناسبی برای یادگیری آنها به حساب می آید. معلمان با توجه به نکاتی می توانند بازدهی عملکرد اینگونه دانش آموزان را بالا ببرند. معلمان باید به طور همزمان هم به استعداد منحصر به فرد دانش آموز و هم به ناتوانی یادگیری او توجه کنند؛ اما تاکید خود را در برنامه آموزشی بر روی نقاط قوت او قرار دهند. در ابتدای مبحث درسی بهتر است دانش آموز در فرایند انتخاب موضوع و روش درس دخالت داشته باشد و در ادامه از طریق یادگیری گروهی و مشارکتی و آموزش یادگیرنده محور، یادگیری اش اتفاق بیفتد. پس از موفقیت او در فرایند یادگیری، وظیفه مهم معلم آن است که بازخورد مناسب به او دهد و موفقیت هایش را بزرگ بشمارد. این موضوع باعث حس مثبت فرد نسبت به خودش و بهبود خود پنداره اش می شود. یادگیری برای اینگونه دانش آموزان بهتر است که جنبه عملی و تجربی داشته باشد تا بتوانند در زندگی واقعی خود از آن استفاده کنند. در حین یادگیری برای آنکه ناتوانی های یادگیری فرد خنثی شود، میتوان از ابزار هایی کمک گرفت مثلا دانش آموزی که استعداد ریاضی خوبی دارد اما در محاسبات، ناتوانی یادگیری دارد، میتوان با استفاده از ماشین حساب، ناتوانی خود را خنثی کند.از نکات مهم و اساسی در ارتباط با این دانش آموزان، شرایط عاطفی و روحی آنهاست. آنها به سبب آنکه استثنایی دوگانه هستند، بازخورد های ضد و نقیض دریافت می کنند و دچار سرخوردگی و سردرگمی می شوند. به همین سبب اول آنکه باید مشاوره های تخصصی دریافت کنند و دوم آنکه محیط حمایت کننده داشته باشند. خانواد، دوستان و مدرسه باید از آنها حمایت کنند و در جهت حس مثبت نسبت خودشان قدم بردارند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
زهرا محمدی منفرد
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
عسگر علیمحمدی
استادیار، گروه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.