رابطه بین حمایت اجتماعی و بهبود سلامت روانی سالمندان مراجعه کننده به مراکز توانبخشی روزانه شهر یزد
محل انتشار: دومین کنگره ملی مشاوره توانبخشی ایران
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 172
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CRCI02_173
تاریخ نمایه سازی: 20 مرداد 1403
چکیده مقاله:
زمینه و هدف: سالمندان یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه با نیازهای ویژه از نظر جسمی، روانی، اجتماعی و بهداشتی هستند. افزایش سن و متعاقب آن افزایش بیماری های مزمن باعث افزایش ناتوانی، وابستگی و آسیب پذیری سالمندان در جامعه می شود. از آنجایی که این نوع حمایت های اجتماعی از اهمیت ویژه ای در افزایش سلامت روان سالمندان برخوردار است، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و بهبود سلامت روانی سالمندان مراجعه کننده به مراکز توانبخشی روزانه شهر یزد می پردازد.روش: جامعه پژوهش این مطالعه مقطعی را کلیه سالمندان مراجعه کننده به مراکز توانبخشی روزانه شهر یزد در سال ۱۴۰۲ تشکیل می دهند که از بین آنها ۳۰ نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در این مطالعه، داده ها از پرسشنامه حمایت اجتماعی نوربک جمع آوری شدند و از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی، پرسشنامه و مقیاس خلقی فیلادلفیا استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ۲۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها، در این تحقیق، ۳۰ نفر از سنین ۶۰ سال تا۸۰ سال شرکت کردند که ۱۷ نفر (۵۶.۶ درصد) از آنان مرد بودند. میانگین سن شرکت کنندگان در این تحقیق ۷۱.۹ سال انحراف معیار ۵.۰۹ بود. بر اساس یافته ها، میانگین بهزیستی روانی۸.۶۵ انحراف معیار ۲.۸۲ بود که نشان دهنده وضعیت متوسط بهزیستی روانی است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده (P=۰.۰۰۲) و بهزیستی روانی، رابطه معنادار و مثبت وجود دارد.نتیجه گیری، بر اساس نتایج این پژوهش، حمایت اجتماعی با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت دارد. بنابراین افزایش حمایت اجتماعی از سالمندان می تواند تاثیر مهمی بر بهزیستی روانی و عملکرد اجتماعی سالمندان داشته باشد. از سوی دیگر افزایش حمایت های اجتماعی می تواند بهزیستی روانی سالمندان را نیز تقویت کند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
یگانه اسدی پور
کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
سارا پیشکاراهراب
کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
منیژه اکبری
کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه پیام نورتهران جنوب، تهران، ایران
ناهید نصرتی
کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود، ایران